نمیدونم من گقتم دوستای صمیمیم میدونن ک بهشون اعتماد دارم
انداختمش بیرون از قلبم و از زندگیم
ب باباشم گفتم زور الکی داری میزنی تا روزی ک جون دارم پسرتو نمیبخشم یک روز خوش تو زندگیش نمیبینه حالا باباش عذاب وجدان گرقته ب هر دری میزنه ک همه چیو درست کنه
اصلأ دعواتون سر چی بوده که از اول جوابشو نمی‌دادی؟؟
[QUOTE=198635885]نه نه اصلا همچین ادمی نیست گفت تو خیلی ب محمد رو دادی پرو شده راستم میگه گفت ده پونزده روز جوابشو ن ...اگه اینطوره خوشبحالت چه پدر شوهر خوبی داری
ما دو ساله تقریبا نامزدیم از این دو سال شاید ی ماهشو خوب بودیم همش دعوا دعوا دعوا
حس دیکتاتوری داره میگه حرف حرفه منه نظر نظر منه تا یک چیزیم میگم میگه اه چقد غر میزنی و این چیزا
ولی تو این دو سال هییییییچ خیانتی از سمتش ندیده بودم
فکرش خیلی قدیمیه
تو تاپیکای قبلمم هس بعضی حرفاش
نه من دیروز ک بهش زنگ زدم گفتم بابا پسرت یک روز خوش تو زندگیش نمیبینه گفت میدونم این دنیا هر کی نامردی کنه ب خودش برمیگرده گفتم تا روزی ک جون دارم نمیبخشمش اونم خیلی ناراحت شد و اینا گقت من همه چیو درست میکنم اگه درست نشد بدون یا خدا منو برداشته از رو زمین یا پسرمو
ولی حرمتا بینمون شکسته دیگ این رابطه هیچ فایده ای نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
