من احمق دوران طفولیت یه دوست داشتم میرفتم پیشش خوب میرفتم ادم وسواسیم نبودم شلوارکشو بهم میداد یا شلوار راحتیاشو میپوشیدم
خودم چون میومد خونمون تمیز میدادم بهش نمیدونستم این هر پوشیده شدشم بهم میده
یه بار ک اسرار کردم بریم استخر هی بهونه اورد اخرشم رون پاشو نشون داد پره زیگیل بود
گفت برای اینا نمیتونه باید من واقعاااا هیچ اطلاعی راجب زیگیل تناسلی نداشتم خودمم هیچ وقت نزدم فقط همون موقع یه رونه رون پام زدو رفت
بعدا ک باهام دردو دل کرد فهمیدم باباش بهش تجاوز میکرده منم ترسیدم رفتا مدمو کم کردم تا اساس کشی کردیمو تمام
هیچ وقتم هیچ زگیلی غیره همون یه دونه ک اومدو خودشم رفت ندیدم دکتر گفت همون یه دونه اچ پی وی بوده گرفتی
یعنی انقدر الکی دارم میمیرم انقدرررررر الکییییییییییی