خیلی خیلی حق داری. خدا نگذره ازونا که اذیتت کردن. ولی بدون که فردای قیامت خدا برات خیلی قشنگترشو جبران میکنه. و البته این دنیا هم حتما عوضش رو میبینی
صبر کن درست میشه، اتفاقا خواهر منم اینجوری شد، اونم تنها بود ولی الان بچه هاش بزرگ شدن، میگه خیلی خوبه دیگه راحت شدم. الان فقط میره با بچه هاش تفریح و اردوهای یه روزه و گردش با دوستاش
شاید باورت نشه سر بچه اولم خانواده همسرم باعث شدن اونجوری بینمون خراب بشه.
مادرشوهرم راه به راه می گفت تو هیچ بچه داری بلد نیستی.من همش بیست سالم بود بچه اولم بود.چرا باید بلد باشم؟
اون وقت دختر خودش چهل سالشه یه بچه سه ساله داره.حتی پوشک بچشو مامانش عوض می کنه.
بخوام تعریف کنم چطور بود و چطور شد یه کتابه.
فقط منتظر انتقام خدام.
چون من یه دختر جوون و غریب بودم.خیلی گناه داشتم.
به خدا هم سنام آدمو می خورن.
ما رابطمون عالی بود با اومدن بچه افتضاحه افتضاح شدیم و داریم بدترمیشیم
هرچی میخاییم خوب شیم و درست کنیم بازم نمیشع و بیشتر میریم توباتلاق
بهشم میگم طلاق میگه نه
هم سن و سالیم.
بی خیال دختر.معلومه که بچه مسئولیت داره.بعدم کلی از سختی راهو گذروندی دیگه.
من چون بچه هام شیر به شیر شدن اذیت شدم.
یکی پنج ماهه یکی دو ساله.
تازه بازم با تمام انرژی مراقبشونم.
یا علی بگو خودت خودتو خوب کن.حیف زندگی قشنگت.
من چون همسرم کم توجه شده ناراحتم.
مشکل تو با همسرت چیه؟
همسرم اخلاقش خوبه ولی میگم ک من چون خیلی عصبی و بی طاقت هستم دیگ بنده خدا خسته شده
امروز رفتم دکتر برام قرص نوشته امیدم به این قرصه ک ارومم کنه
خیلی میخام نهایت دو روز حالم خوبه روز سوم دوباره برمیگردم به حالت قبل وای همش دارم با بچه با شوهر دعوا میکنم
اعصاب برام نمونده
خیلی خسته ام خیلی زیاد
یسری رفتم روانشناس گفت باید حتما دارو بخوری
میگف بااین افسردگی شدیدی ک داری خوبه تاحالا بلایی سرخودت نیاوردی😟
ولی ادامه ندادم
خودم میدونم که مشکل چیه و میخامم حلش کنم ولی نمیشه چیکارکنم خب؟؟ همش تصمیم میگیرم اروم باشم مهربون باشم با پسرم دعوا نکنم ولی نمیتونم بعد یکی دو روز ول میکنم
همش میام رو کاغذ مینویسم به خودم قول میدم ک اهدافمو دنبال کنم باز میبینم جا زدم
واقعا نمیدونم چیکارکنم
چقد برام عجیب و جالبی که انقد صبورانه و دوستانه به حرفام گوش میدی
اشکام سرازیر شد از محبت مجازیت😥
اخه انقد تو نت زدن ک عوارض بدی داره و فلان ترسیدم اونموقع
ولی امروز خودم پیگیری کردم رفتم دکتر برام ارامبخش نوشت امشب اولیشو خوردم حالا تا اثر کنه فک کنم یه هفته ای زمان میبره
ببین مثلا الان من بیدارم چونکه ساعت ۳ پسرم با گریه بیدارشد
بهش کمی اب دادم و بغلس کردم اروم شد خوابید
حالا من بیخواب شدم دوساعته اینور اونور میکنم خوابم نبرد دیگ گوشی دست گرفتم از بی حوصلگی
این چیزا برام زور داره چرا باعث بهم خوردن ارامش و استراحتم میشه صبحم ک پسرم شارژ میخادبیدارشه من از بدخوابی سردرد دارم و این زنجیره ادامه داره...
