2777
2789

سلام خانوما


اول یه خلاصه بگم.... من تازه عقد کردم. شوهرمو خانواده شوهرم از نظر مالی خیلی وضعشون خوب نیست. البته بگم شوهرم پول زیادیو به دلیل ورشکستگی از دست داد وگرنه شرایط مالیش خیلی خوب بود.  پدرم اولا به شدت مخالف ازدواج من با همسرم بود. اما من و همسرم پای هم وایسادیم و بعد از یک سال پدرم موافقت کرد. الانم خدا رو شکر خدا رو شکر رابطش با شوهرم خیلی خوبه.


حالا مسئله اصلی اینه که پدر من چون نمی خواست من برم اجاره نشینی خودش یه خونه برای ما خرید. البته خونه به اسم خودشه ولی خونه رو برای من گرفته. و میگه چند سالی بگذره و من خیالم از شوهرت راحت شه خونه رو میزنم به نامت.

از وسایل جهیزیه ام همه تیکه های بزرگ اشپزخونه به علاوه تلوزیونو قبلا برام تهیه کرده بود. 


و قرار شد منو همسرم با پول وام ازدواجمونو یه مقدار پولی که همسرم داره باقیه جهیزیه و یه مراسم عروسی جمع و جور بگیریمو بریم سر زندگیمون انشالله.



همشو تایپ کردم. هستین بقیشو بذارم؟

عاره

طلاق بگیرید🍁 فرار کنید⛓️ مهاجرت کنید🌈 استعفا بدید ضربه ی متقابل بزنید🥀 نابود کنید💔 رها کنید ولی تحمل نکنید!! تحمل دروازه ی جهنم است🍂💜

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عالیه به نظر من خیلی هم خوبه

خدایا چرا امیدوارمون میکنی بعدش ازمون میگیریش...حتما یه حکمتی هس که ما مادر بشیم...وابسته اون نی نی بشیم...بعدش ازمون بگیره ش....خدایا راضی ام به رضای خودت...خدایا 

شوهرم مرد فوق العاده خوبیه. برای من از نظر اخلاقی، بهترین و ایده ال ترین مردی بود که می تونست سر راهم قرار بگیره. خانواده همسرمم خیلی خیلی خوبن. همشون منو خیلی دوست دارنو تا الان نه رفتاری نه به شکل دخالت هیچ آزاری بهم نرسوندنو منو مثل دخترشون می دونن.


تنها و تنها مشکل من با خانواده همسرم اینه که هیییییییچ پولی به عنوان کمک به پسرشون ندادن. من می دونم وضع مالیشون خوب نیست و فقط پدر شوهرم حقوق بازنشستگی میگیره. ولی یعنی بعد از زن دادن دو تا پسر و شوهردادن یه دخترشون، حالا که نوبت به شوهر من شد هیچ پولی ندارن که بدن؟ این منطقیه؟ اولین بچشون نیست که بی تجربه باشن...

 یعنی مادر شوهرم حتی نمی تونه یکی دو تیکه طلا بفروشه که انقد منو پسرش زیر بار قسط و قرض کمرمون نشکنه؟ کلا به روی خودشون نمیارن. برای عقدمم مادر شوهرم یه گردنبند خیلی ظریف و کوچولو به عنوان زیرلفظی بهم دادو تمام. من حتی چشمم آب نمیخوره برای کادوی عروسی بخوان چیزی برام بگیرن.



من پدر و مادر همسرمو دوست دارم چون واقعا از نظر اخلاقی خوبن اما اینکه کوچیکترین هزینه ای برای پسرشون نکردن اذیتم میکنه. حتی پدر شوهرم جارو برقی که همسرم برای خونه مجردی خودش گرفته بودو قرار بود ببریم خونه خودمون، داد برای سرویس شده نهصدتومن، دیروز شوهرم میگه پول بابا رو بریم کارت به کارت کنیم براش. یعنی اون یه تومنم باز باید بهشون برگردونیم.


ما از خواستگاری اول تا الان که عقدیم، یک سال و نیم میگذره. اینجوری نبوده که یهو همه چی پیش بره انتظارشو نداشته باشن. تو این یکسال یعنی نمی تونستن اندازه شده ده پونزده ملیون جمع و جور کنن بدن به پسرشون؟


این فکر اعصابمو خورد کرده. بعضی وقتا که فشار مالی خیلی رومون سنگینه یا بدو بدو های پدرمو برای سرو سامون گرفتنمون می بینم، هی دهنم پر میشه که اینا رو به شوهرم بگم اما پشیمون میشم. بنظرتون چجوری اینو به همسرم بگم؟ اصلا بگم یا نه؟ یا من عروس پرتوقعیم که این مسئله داره اذیتم میکنه؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792