یادته شدید مریض شده هم مشکل معده داره هم مشکل تپش قلب و اینا رفلاکس شدید معده داره در حدی میسوزه و از طرفی قلبش همش حس لرزش و تپش داره واسه همین قضایا خواستگاریم عقب انداخت قرار بود عقد کنیم بره سربازی ما عاشق هم بودیم کلی هدف و برنامه های خوب داشتیم برای زندگیمون ولی حیف و صد حیف که همش بخاطر بیماریش بهم خورد خودشم خیلی ترسیده نسبت به بیماریش از کار و زندگی افتاده منم دیگه خسته شدم و امشب برای همیشه جدا شدیم😔😔
نباید تنهاش بذاری الان که بهت نیاز داره
عزیزمممم....
تو نخواستیش بخاطر مریضیش یا خودش نخواست؟
شاید درمان مبکرد خوب میشد درد نا علاج ک نداشت 😔😔
چون مریضه جدا شدی ازش؟
فقط به خاطر مریضی میخواید پا بزارید روی عشق و علاقتون؟
مگ بیماریش راه علاجی نداره؟چجورباهم اشناشدین؟
ولش نکن اگر واقعا دوسش داری🥺🥺
نباید وقت سختی تنهاش بزاری،اون الان مریضه هر چی میگه از ته دل نیست
راهی که خودت انتخاب کردی
اینه عشقتون😐
عشق رو میخواید فقط برای هدف و روزای خوب
رویای ید ک بیاد پشت همو خالی میکنید؟
میخوای جدا بشی؟
وای بر من
وای بر عشق
این عشق نیست
عشق یعنی بسوزی پای عشقت
یعنی جونتم بدی
یعنی بهش روحیه بدی
روحیه روحیه روحیه
میدونی روحیه چقدر میتونه تاثیر ءدار باشه
حتی سرطان رو خوب میکنه
تو میخوای داغونش کنی با رفتنت
عزیززم
انشالله خدا بهش سلامتی بده
تو ب فکر خودت باش شاید جملم سنگدلانه باشه ولی الان ولش کنی خیلی بهتره تا بعد عقد
بعدم دوسش داری یا ترحم و دلسوزی این خیلی مهمه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
