2777
2789
عنوان

اونایی که بعد از ۳۰ سالگی ازدواج کردن بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 1172 بازدید | 51 پست

۲۹ و سال و چندماه، تقریبا همون ۳۰ سال

نه هیچوقت نگفتم کاش زودتر، چون همسرم تا یکسال قبل از آشناییمون متأهل بوده. منم کلا تصمیم به ازدواج نداشتم چون واقعا کسی به دلم نمینشست، ولی وقتی همسرمو دیدم و شناختم تصمیمم عوض شد. راضی ام خداروشکر و یه دختر ۱۷ ماهه دارم 🌺🌺🌺

پیاو نه‌ماوه ... 🚶... نذار بهترین ورژنت با آدم نامناسب هدر بره ... هیچکس اندازه ی کسی که ترکت کرده تورو تماشا نمیکنه، میخواد مطمئن شه اشتباه نکرده، بهش نشون بده که اشتباه کرده ... 🚶 ...برای کسایی که در حقتون خیانت کردن دلتنگ نشید، برای کسایی که حتی یکبار شمارو کوچیک کردن دلتنگ نشید، برای بی معرفتا، دروغگوها، حسودا و دوروها دلتنگ نشید، برای کسایی که رازاتونو برملا کردن دلتنگ نشید، آدمای اشتباه لیاقت دلتنگیتونو ندارن! ...تو هیچوقت نمیفهمی چقدر آسیب دیدی تا وقتی که یه نفر باهات درست رفتار میکنه... لا به لای تلاش‌هات برای نجات رابطه یا زندگی مشترک اینو یادت باشه: تو هیچوقت نمیتونی آرامش و خوشحالی رو جایی پیدا کنی که همونجا گمش کردی ...گفت : تو عقب کشیدی یا جنگ تموم شد؟! گفتم : به جز من کسی نمی‌جنگید که؛ من که عقب کشیدم؛ جنگ هم تموم شد!

همیشه دلم میخواست بعد از ۳۰ ازدواج کنم😭

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هر دو ازدواج اول بود  اطرافیان حرفی نمیزدند جفتمون مستقل و خوشحال زندگی میکردیم  صد الب ...

چه عالی ایشالا خوشبخت باشید 

حتما خانواده و فامیل هم مثل خودتون فهمیده و با درک هستن 

۲۹ و سال و چندماه، تقریبا همون ۳۰ سال نه هیچوقت نگفتم کاش زودتر، چون همسرم تا یکسال قبل از آشناییمو ...

خدا رو شکر که راضی هستی 

بعد هیچ وقت ازدواج سابق همسرت هم برات مهم نبود ؟ یا اوایل باهاش مشکل داشتی ؟ 

چند سالگی ازدواج کردی مگه ؟ 

۲۵

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

۳۵ سالگی آشنا شدیم ۳۶ سالگی محرم شدیم ۳۸ سالگی ازدواج رسمی کردیم بچه نداریم و نمیخواییم ایشون از ...

ببخشید اوپرا جون میتونم بپرسم چرا بچه نمی خاید؟

من یه دختر شاد مهربونم😍زندگی برام هر لحظش شگف انگیزه ⁦❤️⁩دلم میخواد لابلای کتابایی که با خوندم اونا تبدیل به یه دکتر با وجدان میشم غرق شم🥰گاهی وقتا توی صحرا ذهنم می دوام خیلی تند خیلییی که یکدفعه یه انسان اشنایی رو میبینم اونیکه تا حالا ندیدمش ولی برام اشناش 😍😍⁦❤️⁩البته هنوزم نمی دونم کیه 😂با هم میدوییم خیلی تند خیلیییییی موهاو دامن توی هوا در حال پروازند 😃میرسیم به یه کوه که پر از درخت و گل روش هست در حالی که دست همو گرفتیم میریم روی کوه😍😍وقتی از اونور کوه پایین اومدیم یه دختر کوچولوی نازو مهربون😘با یه پسر کوچولوی ماجراجوی هم همراهمون پایین میان ⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦
خدا رو شکر که راضی هستی  بعد هیچ وقت ازدواج سابق همسرت هم برات مهم نبود ؟ یا اوایل باهاش مشکل ...

ممنون گلی 🌺🌺

دوران عقد یه کم سختم بود چون دختر همسایه شون بوده. ولی بعد ازدواج دیگه نه. فقط هم همون بار اول درمورد دلیل جداییشون پرسیدم دیگه هرگز درموردش حرفی نزدم هرگز حتی یه کلمه.

گذشته دیگه تموم شده رفته مهم الان و آینده ست. 🌺🌺🌺

پیاو نه‌ماوه ... 🚶... نذار بهترین ورژنت با آدم نامناسب هدر بره ... هیچکس اندازه ی کسی که ترکت کرده تورو تماشا نمیکنه، میخواد مطمئن شه اشتباه نکرده، بهش نشون بده که اشتباه کرده ... 🚶 ...برای کسایی که در حقتون خیانت کردن دلتنگ نشید، برای کسایی که حتی یکبار شمارو کوچیک کردن دلتنگ نشید، برای بی معرفتا، دروغگوها، حسودا و دوروها دلتنگ نشید، برای کسایی که رازاتونو برملا کردن دلتنگ نشید، آدمای اشتباه لیاقت دلتنگیتونو ندارن! ...تو هیچوقت نمیفهمی چقدر آسیب دیدی تا وقتی که یه نفر باهات درست رفتار میکنه... لا به لای تلاش‌هات برای نجات رابطه یا زندگی مشترک اینو یادت باشه: تو هیچوقت نمیتونی آرامش و خوشحالی رو جایی پیدا کنی که همونجا گمش کردی ...گفت : تو عقب کشیدی یا جنگ تموم شد؟! گفتم : به جز من کسی نمی‌جنگید که؛ من که عقب کشیدم؛ جنگ هم تموم شد!

۳۵ سالگی آشنا شدیم ۳۶ سالگی محرم شدیم ۳۸ سالگی ازدواج رسمی کردیم بچه نداریم و نمیخواییم ایشون از ...

یه جا گفتید مشکلی با عکس گذاشتن ندارید میتونم عکس عروسیتون رو ببینم   

من از روییدن خار بر سر دیوار دانستم که ناکس ، کس نمیگیرد بدین بالا نشینی ها  در راه شناخت دین هستم و تیکرم برای اونه ( دیدن این فیلم جرم است) رو حتما ببینید خواهرانه بهتون پیشنهاد میکنم من اصلا مذهبی نیستم من فقط به خالقم معتقدم انقدر درگیر پول جمع کردن شدیم که داشتم فکر میکردم چند نفرمون امام حسین و به سکه ی طلا میفروشیم!!! فرق ما با مردم جاهل اون زمان چی هست؟ نیاز جنسی داری؟ امکان ازدواج نیست؟ هر منطقی میگه یه طوری باید تخلیه ش کنی یا این ک عذاب بکشی، خدا تو قرآن میگه تو پاکدامن باش من تو رو از درون بی نیاز میکنم، آقا مگه من درون تو اون میل جنسی رو نذاشتم؟ خودم میدونم چطوری تو رو آروم کنم اگه عفیف باشی🤗 دوست داری همسرت پاکدامن باشه در آینده؟ خدا تو قرآن میگه خوب ها رو نصیب خوب ها میکنم بد ها رو نصیب بد ها، اگه میخوای شوهرت یا زنت عفیف باشه، باید خودت پاک باشی، نمیشه همه چرخ هاتو بزنی بگی بعد ازدواج همه رو قیچی میکنم😉کاربری قبلا دست دو نفر بوده و من سومی هستم 😇💐

۳۳ ازدواج کردم همسرم ۳۵

دو تا دسته گل دارم...

نمیدونم اگه ب عقب برمیگشتم ازدواج میکردم یا نه...۶۰ به ۴۰ نه ازدواج نمیکردم...

ن ک همسرم بد باشه یا مشکل خاصی باشه ...تو ازدواج مسئولیتم بیشتر شده خییییلی ی مقدار آزادیم کمتر و شادمانیمم کمتر ه...

نیکمهرم تیر میاد خداوند ازمامادران شیر ب شیر بچه دار میپرسدجوانی ات در چ راهی صرف شد؟ج ما!درراه شیردرست کردن.پوشک عوض کردن.پی پی شستن!  خوب.گلدونه خانم مهرگان خانم هم دنیااومد.دست خانم دکتراحمدیان پوردردنکنه.خ زحمتشون دادیم.دخترداشتن حس بینظیریه.من ازاول عمرم تاحالا عاشق دختربودم وهستم امانمیدونم چرارادمهررو انگاربیشتردوست دارم خداروشکر ک خداجنسمون روجورکردومنولایق مادری دخترهم دونست.مهرگانم.عزیزدل مامان وبابا.خوش اومدی تودلم.منوباباوداداش رادمهرمنتظرتیم.بوس بوس من.انشاالله دامن همه منتظرازودسبزبشه.ازهمه کسایی ک برام دعاکردن سپاسگذارم.خواهرااگه میشه برام صلوات بفرستیدعددبارداریم پایینه.دعاکنیدخدابهم بچه دوم هم ببخشه دعاهای شمامعجزه اس.خداروشکر خدانورچشممون روصحیح وسالم دادبهمون.دعاکنید ببخشه بهمون پسرمون رو.واینکه سالم و صالح وخوش قدم وخوش روزی وعاقبت بخیر باشه.خدایادعای مادردر حق فرزند گیراس.توروبحق همین ماه رمضان کاری کن ک پسرم دستگیروچاره سازباشه برامردم.قدم توراه اصلاح امورمردم برداره.آمین امروز۱۸آذر۹۸سرصبحی ی لگد محکم زدی ب مامان(قربون مشت و لگدهات بشم.بعدش گفتم پسرمامان یکی دیگه ام بزنه مامان ببینه.یکی دیگه ام زدی ومامان ازرودلش احساس کرد ضربه ات رو.بازگفتم یکی دیگه ام بزن دیگه نزدی.بنظرتون رییس کیه؟مامان یانی نی؟  
حالا اگه از زندگیت راضی هستی زیاد فرقی نداره بچه رو بذار بعد ۳۰ 😉

اره خداروشکر که راضی هستم

و بعد از ۳۰ بچه دار شدیم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز