عزیزم شما مادرین و من تجربه ی مادرشدن ندارم هنوز.بنابراین شاید یه چیری بگم که اشتباه باشه.
اما حداقلش عقل اینجوری حکم میکنه که تو زندگی هیچکسی مهم تر از خودت نیست.منظورم خودخواهی نیستا.
ببین دوروز دیگه پسرات بزرگ میشن میرن ازدواج میکنن وشاید اصلا هیچوقت متوجه این نشن که چقدر بخاطرشون از خودت گذشتی.
اما این شمایی که تو زندگی ذره ذره آب میشی..خیانت خیلی سخته .
یه تصمیمی بگیر که فردا که پیر شدی اه نکشی و نگی کاش برمیگشتم عقب و به دنبال خوشبختی می رفتم.
نمیگم طلاق بگیری با نه.ولی اگر صرفا بخاطر حامی نداشتن طلاق نمیگیری اینو بدون کسی تا حالا بدون شوهر بدکن پدر ومادر آواره و بدبخت نشده که تو دومیش باشی.
خدا هوای بنده هاشو داره مخصوصا هوای دل دلشکسته ها رو..
با یه مشاور مشورت کن..و اگر تو این زندگی موندی حتما یه چیزی ب نامت بزن.تعهد بگیر.حق طلاق بگیر..تا اگر بعدا متوجه اتفاقات ناخوشایند شدی دیگه بخاطر نداشتن حامی پاسوز نشی.