دوستان همین اول بگم اگه سرزنشم کنین لطفا چیزی نگین من خودم حالم بد هس به حد کافی قضیه اینه شوهر من یه زنی رو صیغه کرده بوده که بعد به من گفت و اون تموم شده ولش کردم و من رو برگردوند اما انقدر کش پیدا کرد این قضیه یه روز میگف دو تاتون رو میخام یه روز میگف تموم شد هر روز یه بحثی داشتیم تا این چند روز پیش که گفت همه چی تموم شده دیگه کلا منم باز خر شدم اما امروز دیدم گردنش باز کبود شده دلم میخاد بکشمش دو تا هم بچه دارم