توی این زندگی ، کسی که همیشه شکست من بودم ،کسی که همیشه شونشو گذاشت برای غم ها ،کسی که از خودش گذشت ، کسی خواست حال خودش بد باشه و حال همسرش خوب باشه ،کسی که بعد خستگیای همسرش با مچ دردش ماساژ داد ، توی حموم ماساژ داد ، بغل کرد تا خستگیش بره ،مهربونی کرد ،بغل کرد ، چه کرد و چه کرد چه کرد ... طلا فروخت شوهرش خونه خرید تا بقیه بگن شوهرش با عرضست ، نپوشید تا شوهرش سرش پایین نباشه ، همه کار کرد ...
در برابر تمام اینا که نصفشم نگفتن توقعم فقط محبته همین ، امروز که سرما خوردم و توقعم فقط مهربونی بود جوابم چی شد ,شد :از وقتی برگشتم آه و ناله میکنی ، خستم کردی ، دلم شکست ، رقت خوابید من موندم و گریه هام ، من موندم و اشکام ...
دلم میخواد بی، اامیت باشم نسبت بهش ،ولی نمستونم ،عاشقشم ،لعنت به این دل لعنتی ،لعنت ...