سلام دوستانی که در جریان تایپیک م هستن من کلا با شوهرم اختلاف دارم تا مرز طلاق هم رفتم چند روز بود بی تفاوت بودیم به کار هم کار نداشتیم هر کی کار و وظیفه خودشو می کرد امروز صبح خواب بودم دیدم برادر شوهرم زنگ زده نمی دونست من خوابم زد رو بلند گو گفت کجایی گفت خونه صبح هم ساعت ده بود گفت چه خبره دایم خونه ای از پیش زنیکه جم نمی خوری جادوت کرده خیلی ناراحت شدم دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم آخه اکثرا گفته بودن دوستان از خانواده ش بد نگو منم گفتم این چه طرز حرف زدنه اونم شنید شوهرم زود قطع کرد به جای اینکه از من معذرت بخواد میگه بد حرف زدی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببخشید بهش حرف بد زدم. ولی حالا که تازه آشتی کردین دیگه قهر نکن. معذرت خواهی کرد ببخشش. اونکه نگفت بنده خدا. برادرشم تو روت نگفته پشت هر چی بگه اصلا مهم نیس. رفتی خونه م عادی باش.
ببخشید بهش حرف بد زدم. ولی حالا که تازه آشتی کردین دیگه قهر نکن. معذرت خواهی کرد ببخشش. اونکه نگفت ب ...
آخه دو تا فحش بد سری قبل بهم گفت تا اون حد بد که همسرم گفت حرف دهنتو بفهم اون که هیچی نمیگه به برادرش اونم ناراحت شده بود من از این ناراحتم من که با اون کاری ندارم چرا نمی دارن تو این زندگی از هم پاشیده زندگی کنم
با هم دعوا کردین رو بقیه تاثیر گذاشته زیاد حساس نشو. مطمین باش خود شوهرت اگر با هم خوب باشین اجازه ن ...
بابا خودشون عامل دعوا ما هستن شوهرم پشتم نیست من کاری به کار کسی ندارم برای آرامش دخترم هم شده سعی می کنم تنش و کم کنم بهانه ندم دستش رو غذا حساسه غذا رو زود آماده می کنم خونه رو تمیز می کنم دیگه نمیرم سر کار که بحث نباشه حوصله بحث ندارم
عزیز حالا که از یه دعوای بزرگ که در حد طلاق بوده به سلامت گذشتین نذار حواشی زندگی تو خراب کنه. رفتی ...
صبح از من طلب کار بود منم جواب ندادم خیلی سخت بود ولی هیچی نگفتم مادرش زنگ میزنن ساعت چهار ناهار خوردیم آب خوردی شام خوردی آمار می گیره غذا چی دارین بعد آخر سر میگه به دخترت سلام برسون انگشتر من آدم نیستم