آقا چند روز پیش که انتخابات بود خواهر شوهرم یه استوری گذاشت که توش تبلیغ رای ندادن میکرد و میگفت نرید رای بدید از این حرفا
منم که آدم انقلابی و بسیجی طوری😅 اصن یه حالی شدم استوریش دیدم 😡
بعد مادر شوهرمم که دید خیلی ناراحت شد گفت میبینی تو رو خدا بچه های من همه بی راهه دارن میرن😭 و خلاصه ابراز تاسف کرد
راستش من هیچ وقت استورایای اون نگاه نمیکنم چون میدونم چیزایی میزاره که من با دیدنش ناراحت میشم اما الان یهویی رفت روش و دیگه دیده شده بود
بهش پیام دادم اول با لحن شوخی فهموندم که این جور مطالب ناشایسته و مارو ناراحت میکنه اما اون با پررویی جواب داد که خوب میکنم و قلم پای اونایی که رای بدن میرم میشکونم از این حرفا
منم دیدم چاک دهنش نمیشه بست بیخیال شدم گفتم صلاح مملکت خویش خسروان دانند و نهایتا گفتم نمیری رای بدی نرو ولی دیگه اینجوری تبلیغ نکن چون هم مادرت ناراحت میشه وقتی این استوریات میبینه هم کارت زشته و داری آب تو آسیاب دشمن میریزی
آق خلاصه چشمتون روز بد نبینه فرداش زنگ زد شوهرم گفت زنت بیخود میکنه از این حرفا به من میزنه اون در حدی نیست بخواد به من چیزی بگه و خلاصه یه عالمه لیچار بار من کرد و هر چی عقده از دوران مجردی شوهرمم مونده بود تو دلش گفت که تو فلان موقع به من گفتی بالا چشت ابرو دل من شکوندی
حالا حرف من اینه به نظرتون الان من چیکار کنم؟ قهر کنم ؟نکنم؟ زنگ بزنم بگم تو که حرف تو دلت بود به خودم میگفتی چرا چوقولی پیش شوهرم کردی؟یا محل ندم؟نمیدونم برخورد بعدیم باهاش چه چجوری باشه؟ من نمیخواستم باهاش دعوا کنم سر مسئله انتخابات ولی از اینکه به شوهرم زنگ زد خیلی ناراحت شدم
