سلام دوستان من برای بار دوم انتقال جنین داشتم و جمعه باید بی بی چک بزنم و اگه مثبت بود شنبه برم ازمایش ازتون میخوام با قلب های مهربونتون خالصانه واسم دعا کنید خیلی تو این راه زجر کشیدم اگه دوس داشتید برام صلوات بفرستید .خیلی به دعاتون محتاجم دوستان
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
عزیزم انشالله به حق قرآن مثبت باشه🤲🌹 منم خیلی وقته اقدامم. لطفا شما هم منو دعا کن.
فدات عزیزم انشاالله
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ان شاء الله که خیر باشه
مرسی عزیزم انشاالله
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
اين متن رو بخونین و اگه لبخندی زدین این لبخندو به دیگران هم هدیه کنین : بی سر و صدا وسايلتونو جمع کنيد، با صف بريد توو حياط، امروز معلم نداريد.. یادش بخیر ..😌✅یادتونه تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان باید نفر وسطی میرفت زیر میز 😐✅یادتونه نوک مداد قرمزای سوسمار که زبون میزدی خوشرنگ تر میشد😌✅یادتونه موقع امتحان باید کیف میذاشتیم بینمون که تقلب نکنیم😁✅یادتونه یه مدت از این مداد تراشای رومیزی مد شده بود هر کی از اونا داشت خیلی با کلاس بود😀✅یادتونه پاک کن های جوهری ک یه طرفش قرمز بود و یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش میخواستیم خودکار رو پاک کنیم همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره میکردیم یا سیاه و کثیف می شد😣✅یادتونه گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون نقاشی میکشیدیم بعد تند تند برگ میزدیم می شد انیمیشن😌 ✅یادتونه زنگ تفریح ک تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمیذاشتن آب بخوریم😣✅یادتونه تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم😌✅یادتونه وقتی معلم می گفت برو گچ بیار انگار مشعل المپیک دستمون میدادن😁❤یادش به خیر❤یادت میاد؟؟ وقتی کوچیک بودیم... تلویزیون... با شام سبک... با پنکه شماره 5...مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین؟ اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت.. یادت میاد؟؟وقتی ک صدای هواپیما رو میشنیدیم...می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم✈...می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم🖊..یادت میاد؟؟ وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4...؟؟؟ یادت میاد؟؟😍😍وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی...✏؟؟یادت میاد؟؟فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡؟ یادت میاد؟؟😍😍😍در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه☺یادت میاد؟؟ اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی و دهنتو با دستت پاک میکردی☺؟اين متن آرامش خوبی به آدم میده، ای کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدیم. هر کجا خندیدی، هر کجا خنداندی، خوشبختی همانجاست
عزیزم انشالله به حق قرآن مثبت باشه🤲🌹 منم خیلی وقته اقدامم. لطفا شما هم منو دعا کن.
انشاالله ک شمام خیلی زود دامنت سبز بشه گلم
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢
اين متن رو بخونین و اگه لبخندی زدین این لبخندو به دیگران هم هدیه کنین : بی سر و صدا وسايلتونو جمع کنيد، با صف بريد توو حياط، امروز معلم نداريد.. یادش بخیر ..😌✅یادتونه تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان باید نفر وسطی میرفت زیر میز 😐✅یادتونه نوک مداد قرمزای سوسمار که زبون میزدی خوشرنگ تر میشد😌✅یادتونه موقع امتحان باید کیف میذاشتیم بینمون که تقلب نکنیم😁✅یادتونه یه مدت از این مداد تراشای رومیزی مد شده بود هر کی از اونا داشت خیلی با کلاس بود😀✅یادتونه پاک کن های جوهری ک یه طرفش قرمز بود و یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش میخواستیم خودکار رو پاک کنیم همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره میکردیم یا سیاه و کثیف می شد😣✅یادتونه گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون نقاشی میکشیدیم بعد تند تند برگ میزدیم می شد انیمیشن😌 ✅یادتونه زنگ تفریح ک تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمیذاشتن آب بخوریم😣✅یادتونه تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم😌✅یادتونه وقتی معلم می گفت برو گچ بیار انگار مشعل المپیک دستمون میدادن😁❤یادش به خیر❤یادت میاد؟؟ وقتی کوچیک بودیم... تلویزیون... با شام سبک... با پنکه شماره 5...مشقاتو مینوشتی خط خط از بالا به پایین؟ اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت.. یادت میاد؟؟وقتی ک صدای هواپیما رو میشنیدیم...می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم✈...می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم🖊..یادت میاد؟؟ وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4...؟؟؟ یادت میاد؟؟😍😍وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی...✏؟؟یادت میاد؟؟فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡؟ یادت میاد؟؟😍😍😍در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه☺یادت میاد؟؟ اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی و دهنتو با دستت پاک میکردی☺؟اين متن آرامش خوبی به آدم میده، ای کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدیم. هر کجا خندیدی، هر کجا خنداندی، خوشبختی همانجاست
[QUOTE=195261760]چقد امضاتو درک کردم دلم پر از غصه شد برای زنهایی مث خودمون.انشالا فاطمه ی زهرا دامنتو سبز قربونت گلم انشاالله که هیچ زنی اینقدر سختی نکشه و به ارزوش برسه همچنین شما اره تست کرونا دادم چون الزامی بود
مادر فقط اونی نیست که وقتی جواب مثبت آزمایش بارداری رو میگیره و از خوشحالی اشک شوق می ریزه و واسه سورپرایز کردن همسرش لحظه ها رو میشماره...اونی که جواب منفی رو میگیره و تا خونه عینک افتابی رو نقاب صورتش میکنه .. سرش رو پایین میگیره و اشک تلخ حسرت می ریزه و مدام با خودش میگه جواب همسرم رو چی بدم ... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با شوق و ذوق به همه خبر بارداریشو میده و از همون روز اول واسه اومدن نی نی برنامه ریزی میکنه ....اونی که با صدای گرفته به همسرش میگه:بازم منفی بود .... اونم مادره...مادر فقط اونی نیست که با عشق و هیجان برای نی نی سیسمونی میخره و همه بهش تبریک میگن ...اونی که چشمش تو بازار به یه لباس کوچولو میفته و دلش ضعف میره ... یواشکی لباس رو میخره و از ترس حس ترحم دیگران ... آرزوهاشو گوشه کمد پنهان میکنه و گاهی تو خلوتش لباس رو بغل میکنه و می بوسه ..اونم مادره....مادر فقط اونی نیست که توی مهمونی ها هرموقع ازش اسم فرزندش رو می پرسند چشم هاش برق بزنه و با افتخار اسم بچه ش رو به لب بیاره ...اونی که سالهاست اسم انتخاب کرده و هرجا اون اسم رو میشنوه دلش میریزه و چشم هاش خیس میشه ... اونم مادره ...مادر فقط اونی نیس که ۹ ماهه بارداری رو شبانه روز با بچش عشق کنه و لحظه شماری کنه واسه اومدنش...اونی که لحظه ی انتظارش با بارداری فرق داره و منتظرِ ببینه چه بچه ای تو بغلش قراره اروم بگیره اونم مادره...آره دوست من... همونایی که مدام باید به بقیه جواب پس بدن که چراااا هنوز بچه دار نشدن ... پیش کدوم دکتر میرن ... مشکل از خانمه یا آقا .... و روزی هزار تا پیشنهاد سرسام آور دارن از طرف دوست و آشنا و همسایه! که پیش کدوم دکتر و امامزاده برن .. چه نذری بکنن.... چی بخورن... چی کار کنن ..یا حتی چه موقع اقدام کنن !!!!همه این دلسوزی های بی رحمانه فقط یک توجیه داره و اون دلیل اینه که تو یه زنی که هنوز مادر نشده ...پس ای کاش هیچ کس دل یه منتظر رو خواسته و ناخواسته نشکنه و همه باور کنن ... اونم یه مادره...😢