اره واقعا بخدا دیگه خسته شدیم
از طرفی هم انقدر شرایط رفت و آمد و برای منو همسرم سخت گرفتن انگار دوست دختر دوست پسریم و میگن تا برین سر زندگیتون همینطور حق رفت و آمد دارید حتی نمیذارن شام بیرون بریم
از وقتی که خانواده ها با هم مشکل پیدا کردن این قوانینو گذاشتن
حرف مردم ن خوب رسمون اینطور بوده و به خاطر حرف مردم که اصلا نیست
میگم بعدا با شوهرم به مشکل نمیخورم یا حرفی نمیشنوم
چون این تفکراتو ندارن خوب
تو فشار تا الانم نذاشتم من و ولی الان هیچ کاری نمیخوان برای من بکنن خوب اونا هم خیلی شرایطو برای منو همسرم سخت گرفتن از طرفی هم میخوایم بریم سر زندگیمون هیچ کمکی نمیخوان بکنن بخدا منم نابود شدم توی این چندسال از بس خودم ی تنه جوش و غصه ی این چیزا رو خوردم و تلاش کردم و هیچ همراهی نداشتم
اما الان از دست من دیگه کاری بر نمیاد و کمک خانوادمو میخوام که میدونم اونا هم توی شرایط خوبی نیست 😓
خودت کارخونگی انجام بده چیزایی ک لازمه بخر
مگه وام ازدواجت ۳۰ تومن نبود ۴ سال پیش یکی از آشناهامون همه چی گرفتن شد ۱۲ تومن
همه خونه موکت شد با یک فرش که تو حال پهن شد.
۴ سال پیش وام ۱۵ تومن بود ولی تا دوسال فرصت دادن برای وام که من دوسال بعد از عقد وام ۳۰ تومنی گرفتم و فقط برقی هامو گرفتم و توی اوج تورم هم بود
اول عقدمون این تورم ها نبود ما هم فکر نمیکردیم اوضاع این بشه که همون موقع بخریم همه چی تا الانم توی عقد موندیم چون همه چی سخت شد برای شروع زندگی
وظیفه خانواده ها نیست که زندگی شما رو آماده کنن
بعدم مگه هرچی رسمه درسته؟
تو همه دنیا یه دختر و پسر چطوری ازدواج میکنن ؟
فقط تو ایران و کشورهای عقب افتاده این تفکرات هست
من خانوادم داشتند، یدونه دختر هم هستم، رسم هم داشتند از شیر مرغ تا جون آدمیزاد بدن
ولی من تابع رسم و رسوم نیستم
من خودم عقل دارم
خیلی سخت بود که خانوادمو راضی کنم تا به حرفم گوش بدن ولی از خودم راضیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
