روز عید نامزدم گفت بریم بیرون چون برام عیدی نیاورده بودن گفتم نمیام حوصله ندارم با اصرار زیاد مجبور شدم بگم دلیلشو ک شبش گفتن میخوایم عیدی بیاریم یعنی قشنگ مشخص بود ک نمیخاستن بیارن و بخاطر اینکه به روشو آوردم اومدن چون چیز خاصی هم نیاوردن شیرینی و میوه و یه چادری و این یکی خیلی برام جالب بود (یکی از لباس هایی ک دوران عقد تازه خریده بودم و مونده بود خونشون با خودشون بعنوان عیدی آوردن!) مواد غذایی هم در حد یه کاسه برنج ، خیلی بهم برخورده حس میکنم هیچ ارزشی برام قائل نشدن و بهم بی احترامی کردن چون عید نوروز هم سر مشکلی ک نامزدم ناراحتم کرده بود و بحث پیش اومده بود برام عیدی نیاوردن یعنی گفتیم احتیاجی نیست بیارید ک اونام قبول کردن. خیلی دلم ازشون پره مخصوصا از مادرش چون میدونم همه کاره اونه، نمیدونم اینا ک تو دلمه چیکارشون کنم به نامزدم بگم یا چجوری باهاشون رفتار کنم چون میدونم ناراحتیم تو رفتارام باهاشون تاثیر میذاره
واسه منم فقط شب چله آوردن ن نوروز اوردن اینم از عید فطر ک ب زور اوردن
واسه من خرید کردیم عیدی بیارن فقط محرمیت خونده بودیم اون موقع مامانم چون مخالف ازدواجم بود به زور منوکشوندمحضرو صیغه نامه رو باطل کردیم بعدش وسیله هارو چندماه بعدکه عیدفطرمیشدبرام آوردن
همونش هم غنیمته چه مارکایی؟کاش میگفتی ۳تاتیکه ولی مارک خوب
اون اول نمیدونستیم ک میخوان برن مارکای متفرقه بگیرن وگرنه تاکید میکردیم ک حتما باید خودمم ببرن، سر هرچی اینا اذیتم کردن هنوز سرویس طلا برام نخریدن حلقه نشون و ۲تا النگومو هم خودشون سر خود رفتن خریدن انگشترم دو براب انگشتم بود بردیم برام یعالمه چسب زدن تا اندازه شده همه کاراشون عجیب و مسخرس و البته از رو خساست
اون اول نمیدونستیم ک میخوان برن مارکای متفرقه بگیرن وگرنه تاکید میکردیم ک حتما باید خودمم ببرن، سر ه ...
واسه من طلا گرفتن ولی دوتاالنگوهم پدرشوهرم واسه پاگشام گرفته بودمادرشوهرم نه پاگشاکردنه النگوهارودادآخرشم گفت رو اوناحساب نکنیدفروختم چون یه سری داستانا پیش اومد بینمون ازحرصش اینکاروکرد
به نظرم اون رسما با تو لج کرده وگرنه از رو خساست نیست پس چرا واسه جاریت سنگ تموم میذاره
اره من همه جا با خودم بردمش بعد اخلاقش باهام جوردرنیومد دیگه نبردیم به خاطر اون ناراحت بود وهرچه میرفتیم اون باید انتخاب میکرد الان این عروسه هیچ جا نمیبرتش
شما هم الان تو عقدی؟ اینا خیلی زرنگن سرویس طلا فعلا برام نمیگیرن چون میترسن من فکر جدایی ب سرم بزنه ...
بله دو ساله اسباب بردیم فعلا نچیدم عروسی هم نمیگیریم هم کروناهم اینکه خونه خریدیم و طلاهامو فروختم دست شوهرم خالیه.الان همه گرگن .وسیله هم سه تاتیکه خریدن یخچال سایددوو لباسشویی دوو تلویزیون الجی موقع تمام خریدا خودم باهاشون رفتم