همش فکر می کنم
وقتی تا اینجا کشیده کارمون الکی شک نکنم
ولی خب
هی میگم خدا یه نشونه ای بزارم جلو چشمم
یه چی بندازه به دلم مطمین شم
اما ...
من مهریمو گذاشتم اجرا
ماشینمو زدم به نام مادرم
برگشته میگه ماشین منو به نام کدوم گدا گشنه ای زدی
از این هم ناراحتم که نمیاد بچه رو ببینه
طفلک پسرم میگه بابام منو نمیخاد
دلش تنگ میشه
میگه نمیام بچه ببینم
بعدهفت سالگی هم نمیزارم تو ببینیش
امروز یکی تاپیک زد که اشتباه کرده طلاق گرفته چون بچش ساک به دست در به در شده
به خاطر بچت هم که شده تحمل کن اشتباه نکن برو پیش مشاور زندگیتو از نو بساز
دنیای بعد طلاق دنیای قشنگی نیست مخصوصا با بچه...تو این یکسال باید تمام فکراتو کرده باشی.هیچکس نمیتونه به کسی بگه بمون یا جدا شو.چون شرایط زندگی آدما فرق داره ظرفیت آدم ها متفاوته . ولی به خاطر بچت یه فرصت دیگه به زندگیت بده ارزششو داره
اسی به خاطر بچه برگرد
عصبانی میشه شما کوتاه بیا
بخاطر بچت صبوری کن
منم شوهرم نمیومد بچه رو ببینه ولی 7 سالش شد گفت بچم رو میخوام
البته الان بچه پیش منه ولی هر وقت بخواد اذیتم کنه بچه رو ازم میگیره
انقدر بیشعور و لجباز هستن که فکر روح و روان بچه خودشونم نیستن
تو را خدا برام دعا کنید
یه تصمیم درست بگیرم
خیلی صدقه و نذر و نیاز کردم .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
