سلام.من یه پسر ۷ ساله دارم.اونم به سختی و هزاااار نذر و نیاز خدا بهم داد.آندومتریوز دارم.حاملگیم نیاز به سرکلاس و استراحت مطلق بودم و یه فیبرم خیلی بزرگ توی رحمم بود که تمام بارداری باعث لکه بینی بود .۵ سال پیش دوباره باردار شدم،دوباره لکه بینی داشتم،یعنی از اول بارداری من لکه بینی دارم.توی هفته ۸ بخاطر هماتوم پشت جفت قلب جنین وایستاد و کورتاژ شدم.۳ سال پیش دوباره اقدام کردم،لوله های رحمم بسته بود دو بار رفتم عکس رنگی،فیزیوتراپی و هوادهی تا باز شد که خوردم به کرونا و دکترم رفت خارج کشور.حالا نمیدونم چیکار کنم.از یه طرف دلم نمیخواد پسرم تنها باشه،از طرف دیگه بخاطر سختی های خییییلی زیاد بارداری میترسم اقدام کنم.البته که فک نمی کنم طبیعی باردار بشم.الان ۳۸ سالمه.شما جای من بودید چیکار میکردید؟بیخیال میشدین و زندگیتون و میکردین یا سختیش و به جون میخریدند واسه یه بچه دیگه؟
نگران فردایت نباش، خدای دیروز و امروزت , فردا هم هست...
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
کاربری مهرناز۳۵ سابق...زمستان سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه ها شو سیر کنه، گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش تا سیر شوند. زمستان تمام شد و کلاغ مرد!اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری!این است واقعیت این روزگار ما...
به نظر خودمم نمی ارزه ولی پسرم خییییلی میگه که دلش یه خواهر و برادر میخواد،دلم میسوزه واسش.این کرونا ...
ولش کن اسی به این فک کن دور از جونت این دفعه خودت اسیب جدی ببینی و از دست بری واقعا می ارزه با این همه اتفاق؟ شرایطت خوب نیست ریسک نکن دوباره شاید خودت اینبار اسیب ببینی
1400/1/18 دومین فندوق مامان خوش اومدی تو دلم ... 1400/4/9 هلنا قشنگ من دخمل نازم .... یه مامان شاد و پر انرژی که جز شادی و خوشحالی و آرامش پسرم چیز دیگه ای مهم نیست ... خونه بهم ریخته مرتب میشه چای سرد شده رو میشه عوض کرد غذای یخ کرده رو میشه داغش کرد ظرفای نشسته بالاخره شسته میشن اما هیچوقت بچه هامون دیگه ۱ساله یا ۲ساله یا ۳ساله یا ........ نمیشن پس از لحظه به لحظه بزرگ شدنش لذت میبرم و سخت نمیگیرم ... پسر کوچولوی من مامان عاشقته
نه خداروشکر مشکل مالی ندارم فقط از سختی شرایطم نگرانم.اینکه کل ۹ ماه و باید بخوابم و کار همسرم جوریه که یه هفته خونه است یه هفته اصلا نیست.من محتاج پرستار میشم حتی برای کارای ابتدایی خودم و پسرم.اینا نگرانم میکنه
نگران فردایت نباش، خدای دیروز و امروزت , فردا هم هست...