۱۶سالگی همسایمون بود، اوایل ازش متنفر بودم ولی بعد از یکسال دلمو بهش باختم
عشق ما ممنوعه بود میدونستم بهم نمیرسیم ولی نتونستم ازش بگذرم
۴سال با جون و دل با هم بودیم ولی چن بار اومد خاستگاریم خونواده م مخالفت کردن
بعدش منو شوهر دادن، اونم الان ۴سالی میشه ازدواج کرده
۱۲ سال از اون روزها میگذره ولی هنوز نتونستم فراموشش کنم