باورت میشه سر شوهرم چقدر باخانوادم دعواکردم اونااصلا راصی نمیشدن منم ک اون موقع ۱۴ سالم بود ک توی خونه ی عمم اینا شوهرمو خانوادشو دیدم بعداونم ک پاش وایستادم دیشب میگفت اگه جایی میری یامن میبرمت یا بامامانت برو این ینی حرفای جاریم روش اثرگزاشته
شوهرم امروز اصن ن زنگ زده ن پیام داده
بعدم ب مادرت بگو بره ب مادر شوهرت بگه این جاریت میخاد زندگیتو خراب کنه بگ جلوشو بگیرن وگرنه خودتون مستقیم میرید سراغش نامزدت آروم میشه نگران نباش
حقیقتش مادرشوهرم درکل ب جای نیش و کنایه چیز دیگه ای بلد نیس بعدشم اون عروسش برادرزاده شه من غیربه م
هیچی نگو ب شوهرت بیشتر محبت کن زیاد بگو دوسش داری خودت هر چند تا خواستگار داشتی بهش بگو اصلا قبول کن بگو همه جا با خودش می ری اعتمادش ک جلب شه دیگ جاریت هیچ غلطی نمیتونه بکن ی مدت تحمل کن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
