همه مردایی که زورشون رو عربده هاشون رو فحش هاشون رو کتک هاشون رو روی سر زنی آوار میکنن که با امید خوشبختی پا توی زندگیشون گذاشته و حالا به هر دلیلی مجبوره این ظلمها رو تحمل کنه و سکوت کنه ای کاش میدونستن انگشت اون گرگ ک اون آقا گفت یروز به سمتشون نشونه خواهد رفت ....
دلم قرص شد که خدا واقعا حساب قطره قطره اشکهای بیگناه رو پس میگیره .........
والا دوستان همینجا گفتن بزنین شبک ۴ زدم شوهرم کلی خندیدی ب یارو😑البته شوهرم مرد بدی نیس
الهی آمین
میشه تعریف کنید که چی بود؟،
یکی یه چکیده تعریف کنه موندم تو کف از بس همه امروز واسش تاپیک زدن
منم دیدم حالا از سرشب همش میترسم
آقایی ک بخاطر حادثه ای روحشون برای لحظاتی جدا میشه و وقتی به عالم بالا میره متوجه میشه که بعد از گذر از تونل و نور وقت حسابرسی هست حضور 5 نفر رو حس میکنه ک 4تاشون کنار همه و یکی جدا نشسته همون یکی ک جدا نشسته پا میشه بسمتش میاد با یه چهره بسیار وحشتناک و تنها چیزی ک ازش میپرسه در حالی ک انگشت اشارشو بسمتش گرفته اینه که چرا فریبا (زن این آقا) رو انقد اذیت کردی و....
کاش تو این دنیا تقاص پس میدادن لاقل دل ادم اروم میگرفت
من چه کتکایی که به ناحق نخوردم وااای اصلا نمیتونم فراموش کنم ،شبی که انقدر کوبوند تو سرم چند دقیقه بیهوش شدم ولی به روی خودش نیورد ای خداااااا،الان خیر سرش میخواد محبت کنه جبران کنه چه فایده مگه از ذهن ادم میره بیرون
