راهمون دوره یک ساعت فاصله مسافتی داریم دیر همو میبینیم
شنبه بود بهش گفتم کاش میرفتیم قم
گفت مریضی هست از بین بره همه جا میبرمت
در صورتی ک شب های قدر محدودیت برداشته شده
مثلا عقدم توقع دارم برم بگردم مریضی باشه نباشه خب آدم رعایت میکنه ب جای اینکه خودش منو ببره بیرون منم میگم ن میاره
ده بار گفتم حوصله ام سر رفته همش خونه ام حالیش نمیشه.اخر هفته ها میاد برای ناهار یا شام
این چ مدلشه دوستم بعد من عقد کرد همش گشت و گذارن .دیشبم باهاش بحث کردم الانم میگفت تعطیل میام اونجا منم گفتم موقعی ک باید نیومدی دیگه نمیخوام بیای . نمیخوام ببینمش دیگه