من ی دختر خاله دارم تازه به شهر ما اسباب کشی کرده با شوهرش این پرستاره و تو بخش مریض های کرونایی کار میکنه تو بیمارستان مخصوص بعد چون تازه اومده ی سالی میشه تند تند میره میاد با شوهرش خونه ما .
تا اینجای کار مشکلی نیست اما وقتی میاد آدم رو بغل میکنه و بوس و این حرفا نمی دونم میاد میشینه کنج دل آدم و نفس به نفس حرف میزنه خودشم تو بیرون رعایت نمی کنه مثلا ماسک نمی زنه و الکل و اینا حتی دست هاشم از بیرون میاد نمی شوره نمی دونم چیکار کنم به مامانم هم میگم من احساس خوبی ندارم و میترسم طرف اونو میگیره میگه اگه گرفت بزار منم بگیرم گناه دارم می ترسند هممون رو به باد بده خودمم هم ریه هام حساس و ضعیفن باید سعی کنم نگیرممممم