در ضمن پدرو مادرم میخوان فردا بیان از دل شوهرم در بیارن اما شوهرم تصمیمشو گرفته مگر اینکه بخاطر من کوتاه بیاد اونم میترسم راضیش کنم بعدش واسم بدتر بشه اخه بابام زود عصبانی میشه باید خیلی احتیاط کنیم ناراحتی پیش نیاد
خودت هر موقع صلاح میدونی برو اما انتظار نداشته باش شوهرت هر روز باهات بیاد هر وقت خودش صلاح بدونه باهات میاد
میدونی گلم پدر و مادرم جورین که حتما باید یکی پیششون باشه خیلی وابسته ان قبلا خواهرم بود دو ساله خواهرم رفتن جای دور این مسئولیت افتاده رو دوش من
منم خیلیی دوستشون دارم اما کلا باید 80 درصد قید زندگی خودمو بزنم تا به اونا برسم تا الان هم همین کارو کردم اما از یه طرف هم سختمه اصلا موندم این وسط...
به هر حال پدر و مادرن نمیشه ولشون کنی حتما دعای خیرشون بدرقه ی زندگیتونه یه جور برنامه ریزی کن که هم زندگی خودتو داشته باشی هم کمک حال اونا باشی
وقتایی که شوهرت خونه نیست برو اونجا و کارای پدر رو مادر رو انجام بده که وقتی شوهرت اومد خونه کنار شوهرت باشی اینجوری به زندگی خودت هم لطمه وارد نمیکنی
چقدر راهه تا اونجا خودت رانندگی بلدی؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
