بعداز پنج سال زندگی مشترک وکنارامدن با نارحتی روحی و عصبی بودن و دست بزنی که داشت... همه ی تلاشمو کردم که زندگی نرمالی داشته باشیم هیچ چیز کم نذاشتم اما سر یه عصبانیت معمولی جلوی بچم.. اونم تو روز سالگرد آشناییمون تو چشمام نگاه کرد و خیلی خونسرد گفت ببین اینقدر ناراحتم از این که توی زندگیمی.. دوست دارم بکشمت ولی بخاطر بچه نمیتونم...ای کاش خودتو بکشی.. تو زندگیم از هیچ کسی به اندازه ی تو متنفر نبودم.. اسم زنایی رو اورد که باهاشون بوده و گفت تو ازهمه حرومزاده تری... گفت فقط بمیر... منم اینقدر شوکه شدم که سکوت کردم... اگه بچه نداشتم خودمو میکشتم.. دعا کنید بمیرم.. همین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بعده ۷ سال زندگی مشترک به این نتیجه رسیدم که هیچ چیز و هیچکس تو این دنیا ارزشش رو نداره اگه حالت خوب نیست باهاش بگذر ازش تمومش کن یه بار زندگی ارزشش رو نداره هرکسی رو تحمل کنیم.
بعدم تو دلت بگو ک..ون لق شوهر گوسالم که مثل گربه کوره میمونه 😒
کسی جز استارتر منو ریپلای نکنه ....اگه دلتون بحث میخواد یه تاپیک جدا بزنید تگم کنید میام اونجا حسابی از خجالتتون درمیام...گاهی جواب مزخرفات بعضیارو نمیدم ...من همون آدمیم که نه تحصیلات نه معدل الفم تاثیری روی حرف زدنم نذاشته حرفمو رک میزنم حق میزنم میخواد خوشت بیاد میخواد بدت بیاد پشت این کاربری یه آدم بی آزار نشسته که اگه خیلی اذیتش کنید بیفته سر لج باید سفره صلوات پهن کنید تا کوتاه بیاد....اگه ارجاعت دادم به امضام یعنی نه تنها حوصله یاوه گویاتو ندارم بلکه به هیچ جای مبارکمم حسابت نمی کنم ....سعی کن زیاد به پر و بال من نپیچی من اعصاب ندارم یهو میزنم کتلتت میکنم به خود میای میبینی کتلت شدی ...حسن ختام اینکه تضمین میکنم من بی حوصله ترین ادمی هستم که توی عمرتون دیدید...
چرا جدا نمیشید؟ چرا این همه تحمل کردی و میکنی؟ مطمعن باش بعدا بچه تون هم خوشحال نمیشه از یک مادر ببخشید توسری خور!
خودتون رو نجات بدین ازین زندگی ، بچه هم اگه پدرش دوسش داره خیالتون راحت باشه بابتش اگرم نه ببرش با خودت.
ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچوقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••
تو رو خدا این چیزایی که تعریف می کنید واقعیه؟؟؟ نمیخوام بگم چجوری با هم ازدواج کردید مگه قبلش همو نشناختید یا اصلا چرا بچه دار شدید. اونا مال گذشته بوده ولی الان چی؟ یکی این حرفا رو وایسه تو چشمات نگاه کنه و بهت بگه چطور میتونی تحمل کنی؟؟؟ برو طلاق بگیر از این حرومزادههههههه