2777
2789
عنوان

ازدواج با مرد کوچکتر از خود. لطفا کمک

| مشاهده متن کامل بحث + 4363 بازدید | 61 پست
بریتنی و سام رو نگفتی

اره ولی خدایی سام خیلی بهتره ولی چ اشکالی همو ک دوست دارن 

ای یادگار کودکیم ای آسمون سادگیم🖤ای خاطرات اولین و آخرین دلدادگیم🖤ای عشق اولی برام دعا کن از فکرت درام🖤از اون امیدو آرزو مونده یه قلب پیر برام🖤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ان شاء الله که حوشبخت میشن ولی خب بعضی مشکلات گرسبان گیرشون میشه مثلا وقتی سنشون گذشت اقا هه ۴۵ سالشه ولی خانمش ۵۰ سال

در حالی که دوستاشو میبنه که خانم هاشون ۳۰ و خورده ای سالشونه

حس حامی بودن اقا به خانم منتقل نمیشه و این خیلی بده

و.... 

کلی مشکل دیگه

سخته واقعا با اینا کنار بیان

چی میشه ک زن شکسته میشه اخه زن پسر همسایمون ۳ قلو باردار بود الان بچهاش ۵ ساله هستن ولی زنه بعد بار ...


شلغم و سیب زمینی بوده احتمالاخواهر منم دوقلو داشت پیییر شد


وزن اولیه۶۷.وزن هدف ۶۰. وزن فعلی ۵۹ شدم.هوووراااااا  
ینی بارداری اینقد بده؟؟

نه بد نیست چرا بد باشه جزو زندگیه ولی الان‌من تمام بدنم جوش زده خیلیاشونم جاشون مونده و شکمم ترک داره. ۷وب اعتماد به نفسم اومده پایین البته میدونم بعدا ممکنه خیلی ایرادای الانم درست بشه ولی کلا حس میکنم زن و پخته تر و شکسته تر میکنه

هییییییس دلکم سکوت کن 
من ٢٨ بودم ب دانشجوهاي كم سن تر درس ميدادم تو دانشگاه اينا اولش نميدونستن من بزرگترم ولي من از چهره ...

عزیزم حق التدریس بودین؟ خودتون رزومه برای دانشگاه فرستادین که قبول کردن تدریس کنین؟ 





صرفا برای اینکه ریپلای دوست داری 🙈😉

دوتا از زن داداشای من بزرگترن الان جای مادر دیده میشن خدا شاهد۶ دکتر رفته بودن دقیقا چند سال بعد ازدواج و صاحب یه بچه بودن دکتر گفته بود خانم پسرتون هست زنداداشم گفته بود بله دکتره گفته بود خانم پسرتون خیلی شلوغه چون اون موقع با دکتره داداشم شوخی کرده بود اونم اینو به زنداداشم گفته بود الانم باهم باشن جای مادرش دیده میشه خودشم ۷ سال بزرگتر بود هم چاق هم بزرگتر 

همسرش یه امانتی رو برد خونه آشناش وداد دیت زنه مرده و به مرده زنگ زد گفت امانتی رو دادم دست مادرتون فک کردبود مادرشه مرده کپ کرده بود. همون مرده با خانومش رفته بودن خونه ببینن قاحب خونه بهش گفته بود شما گفتی خودت و هنسرتی مگه مادرتون باهاتون زندگی میکنه که آوردیش خونه ببینه. از این مشکلا هستش

بعضیها هم مثل آخر سس خرسی مهرام میمونن فقط ترتر میکنن. بازدهی ندارن
حس خوبی نداره و چه بسا این عروسها عموما از طرف خانواده شوهرشون پذیرفته نمیشن  البته شاید اسثتن ...

من يكسال از شوهرم بزرگترم و خانواده ي همسرم هيچ مشكلي نداشتن بابت سن هامون 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز