سلام دوستان اجبارا در شهر دیگهای دور از خانوادم زندگی میکنم
اوایل از تنهاییم لذت میبردم درس میخوندم و کتاب تهیه میکردم اوقات فراغتم پر میشد
و احساس آرامشی که داشتم رو هرگز خونه پدرم تجربه نکرده بودم
صبح ک بیدار میشدم از اینکه اونجا نیستم و تو جو وحشتناکش نیستم خدا رو شکر میکردم
الان دیگه دوستان تنهاییم خیلی بیشتر شده بخاطر کرونا یک سال و اندی هست دانشگاه نمیرم دوستامم نمیبینم
دیگه مطالعه اغنام نمیکنه
همسرمم غالبا ساعتای ۱۲ یا ۱ میاد
بعد از ظهرم ک میاد ناهار میخوره میخوابه
هیچ دوستی هم ندارم
و چون تفاوت فرهنگی خیلی زیادی با خانواده همسرم دارم ترجیح میدم رفت و آمد نکنم، واقعا تو این شرایط حوصله مشکلات ناشی از خانواده همسر رو ندارم
لطفا راهکار بدین
چیکار کنم تو این اوضاع کرونا
چند روزه همش کارم غصه و گیر دادن شدیده