یه سقط شش ماهه داشتم
همش میگه کاش سقط نمیشد دوباره باردارشو اگه الان مونده بود راه میرفت کلی براش لباس گرفتم میخواستم بهت بدم چرا اینجوری شد هم تو تنهایی بهم میگه هم تو جمع چند دفه یکم رک جوابشو دادم چون واقعا شرایط دوباره باردارشدنو ندارم کمرم بشدت درد داره الان قصدشو ندارم ولی نمیفهمه هیچی حالیش نیست همش حالمو بد کرده
بگو شما اگه مادربزرگش بودید من مادرش بودم لطفا دل منو کباب نکنید
چقد بی شعورع
عزیزم به کتفت
بگو به شوهرت بگه مامان جان میشه راجع بچه با فلانی صحبت نکنی
ما الان فعلا قصدشو نداریم و یاداوری میکنی اون بچه رو حالش بد میشع
اصلا درک نمیکنه که من با این حرفا عذاب میکشم
راحت محترم سنگین بگو من هم بخوام فراموش کنم شما یادم میندازید هر وقت شرایطش رو همه جوره داشته باشم اقدام میکنم لطفا یادآوری نکنید
شیش ماهه سقط کردی یا شیش ماهه بود بچه از دستش دادی؟ خودتو ناراحت نکن مادرشوهر ها همین هستن بهش بگو پزشک گفته تا یه سال نباید باردار شی بعضی ها واقعا حالیشون نیست زندگی ما ب خودمون مربوطه
اهمیت نده به کاراش و حرفاش و برنامه ی زندگی خودتو داشته باش ..
این مادرشوهرا سرشون تو کار خودشون باشه و فضولی نکن ازشون کم میشه عایا
یکی نیس بهشون بگه سرت و تو زندگی خودت کن میان دلسوزی کنن اما گند میزنن به همه چی😶🤐🤐😑😑😑
بنظرم منظورش اینه که ناراحته برات غصه میخوره حرفاش طعنه تشر نیست
ببخشید میشه بپرسم چرا بچه شش ماهتون سقط شد؟
