نمیشه ازدواج نکرد
ولی میشه راحت تر ازدواج کرد
من با همسرم ۵ سال پیش توافق کردیم مراسم عروسی رو کوچیک گرفتیم
اینو بگم که وضع مالی خانواده هامون خوب بود اللخصوص خانواده همسرم که اتفاقا بخاطر همین وضع خوبشون کلی حرف شنیدن چون فکر میکردن بقیه که از سر خساست بوده...ما از سر ناچاری این کارو نکردیم بلکه معتقد بودیم این قدمیه که هر زوجی تو یه خانواده برداره به بقیه زوجای اون خانواده کمک میکنه خرجشون کم بشه
دختر دایی وقتی ببینه دختر عمه فلان چیزو تو جاهازش نداره از نخریدنش خجالت نمیکشه
ما تو باغ یکی از اقوام تو کندلوس جمع شدیم
یه شب تا صبح زدیم رقصیدیم شامم قرمه سبزی دادیم و مرغ
کل خرج مراسم با میوه و شام و خرج لباس من(پیرهن سفید بود تا زانو با شال و جوراب شلواری) شد ۶ تومن ( ۶۰ تا مهمون)
جهازم توافق کردیم هیچ تیکه مسخره و اضافه ای نخریدیم
از هر چیزی یه دست جز بشقاب چون گفتیم بالاخره مهمون تعداد میاد و الان بخریم ارزون تر از ۵ سال دیگس
نه ماشین رخت ظرفشویی خریدم نه هیچ تیکه برقی اضافه ای
پلوپز و ارام پز و بخار پز و ساندویچ میکر و میکسر و ....همرو حذف کردیم...فقط کافیه دوره بیوفتید تو خونه عروسای فامیل ببینید چند تا از وسایلشون بعد ۱۰ سال هنوز اکبند مونده
مهریه هم گفتم اب و قران پشت سرمم زیاد حرف زدن تو فامیل خودم حتی که معلوم نبود چرا ارزون دادن و فلان ولی من کردم این کارو و شد رسم تو خانواده دو تا عروس بعد من دادیم هر دوشون ساده گرفتن یکیشون ۱۰ سکه یکیشون ۷۹ شاخه گل رز
اوضاع خرابه هیچ کس به دادمون نمیرسه ولی خودمون میتونیم به داد خودمون برسیم
خرجی نکردیم برا عروسی ولی جوری مراسم گرفتیم که بهمون خوش گذشت
باورتون نمیشه خانواده مذهبی من انقدر شاد بودن که همه ریختن وسط تا چهار صبح رقصیدن
الان مراسم میگیرید n تومن خرج میکنید بعد ادمایی که دوستشون دارید کل مراسم استرس دارن که شام کم نیاد که فلان نشه که بیسار نشه