2777
2789

نمیشه ازدواج نکرد

ولی میشه راحت تر ازدواج کرد

من با همسرم ۵ سال پیش توافق کردیم مراسم عروسی رو کوچیک گرفتیم

اینو بگم که وضع مالی خانواده هامون خوب بود اللخصوص خانواده همسرم که اتفاقا بخاطر همین وضع خوبشون کلی حرف شنیدن چون فکر میکردن بقیه که از سر خساست بوده...ما از سر ناچاری این کارو نکردیم بلکه معتقد بودیم این قدمیه که هر زوجی تو یه خانواده برداره به بقیه زوجای اون خانواده کمک میکنه خرجشون کم بشه

دختر دایی وقتی ببینه دختر عمه فلان چیزو تو جاهازش نداره از نخریدنش خجالت نمیکشه

ما تو باغ یکی از اقوام تو کندلوس جمع شدیم

یه شب تا صبح زدیم رقصیدیم شامم قرمه سبزی دادیم و مرغ

کل خرج مراسم با میوه و شام و خرج لباس من(پیرهن سفید بود تا زانو با شال و جوراب شلواری) شد ۶ تومن ( ۶۰ تا مهمون)

جهازم توافق کردیم هیچ تیکه مسخره و اضافه ای نخریدیم

از هر چیزی یه دست جز بشقاب چون گفتیم بالاخره مهمون تعداد میاد و الان بخریم ارزون تر از ۵ سال دیگس

نه ماشین رخت ظرفشویی خریدم نه هیچ تیکه برقی اضافه ای

پلوپز و ارام پز و بخار پز و ساندویچ میکر و میکسر و ....همرو حذف کردیم...فقط کافیه دوره بیوفتید تو خونه عروسای فامیل ببینید چند تا از وسایلشون بعد ۱۰ سال هنوز اکبند مونده

مهریه هم گفتم اب و قران پشت سرمم زیاد حرف زدن تو فامیل خودم حتی که معلوم نبود چرا ارزون دادن و فلان ولی من کردم این کارو و شد رسم تو خانواده دو تا عروس بعد من دادیم هر دوشون ساده گرفتن یکیشون ۱۰ سکه یکیشون ۷۹ شاخه گل رز

اوضاع خرابه هیچ کس به دادمون نمیرسه ولی خودمون میتونیم به داد خودمون برسیم

خرجی نکردیم برا عروسی ولی جوری مراسم گرفتیم که بهمون خوش گذشت

باورتون نمیشه خانواده مذهبی من انقدر شاد بودن که همه ریختن وسط تا چهار صبح رقصیدن

الان مراسم میگیرید n تومن خرج میکنید بعد ادمایی که دوستشون دارید کل مراسم استرس دارن که شام کم نیاد که فلان نشه که بیسار نشه


یه مشت غریبه میان میخورن میرن و خودتونم هیچی نمیفهمید 

تنها خرجمون پول فیلمبرداری و کلیپ عروسی بود

الان که نگاه میکنم میببنم همونم به قران اضافه بود

دو دفعه نگاه کنیش دفعه سوم ناز و اداهات برات عادی میشه

میشه یه فیلم معمولی

هدفم از نوشتن این متن این بود که بگم به خودتون رحم کنید به عشقتون رحم کنید کسی به شما رحم نمیکنه

اوضاع عوض نمیشه

جز این که با میلیون ها بدهی میرید سر خونه زندگی و فشارش رو رابطتتون تاثیر منفی میزاره هیچی نداره

جز این اعصاب خردی هاش و فلانی این کارو کرد فلانی نکرد بعدا اذیتتون میکنه هیچی نداره

همین

التماس دعا

ده سال پیش پنج تومن خرج تالار شد که سه تومن وام گرفتیم دوتومن هم هدیه جمع شد پول تالار رو دادیم

تیرماه اسلیو انجام دادم.اگه سوالی دارید خوشحال میشم کمکتون کنم.وزن اولیه۱۰۷ و وزن یک ماهگی عمل۹۲

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم سرویس چوب با  شوهرم بود پول نداشت منم بوفه و میز غذاخوری و اینه شمعدون و اینا رو نگرفتم عروسیم نگرفتیم یه جشن ساده گرفتیم فقط میوه و شیرینی دادیم شام ندادیم چون شوهرم دست و بالش خالی بود اذیتش نکردم

 1 تیر ماه 1400 دقیقا روز تولد امام رضا بیبی چکم مثبت شد میترسیدم بیبی چک بزنم میترسیدم منفی بشه دیگه از حرفا و زخم زبونای شوهرم خسته شده بودم یه بار تو دعوا شوهرم بهم گفت امیدوارم نازا باشی تا من یه دلیل محکم واسه طلاق دادنت داشته باشم خیلی دلم شکست خدا جواب دل شکستمو داد...روز ولادت اقام یه حمد و سوره خوندم یکم با اقا درد و دل کردم گفتم اقا جون امروز تولدته این حمد و سوره کادوی من به شما،توام امروز بمن یه عیدی بده بیبی چکم مثبت شه و شد من نی نیمو از اقا کادو گرفتم😍😍                                                مامان مهربونم بیشتر از ده ساله که از پیشم رفتی خیلی دلتنگتم داغونم کردی🖤🖤

من همین خرجارو هم نداشتم حتی یه جشن کوچیک نبود فقط عقد محضر  با ۵ تا سکه خیر سرم روشن فکر بودم و به فکر شوهرم خاک بر سرم باید تا جایی که میشد خرج میکردم که پول نمونه خونه بگیره به اسم باباش کنه تا چیزی میشه بگه هری  

مبارکتون باشد  بله واقعا منم موافقم  حتی خودم به طرفم پیشتهاد میدم عروسی کوچیک باشد  ...

عزیزم بعضیا دوس دارن بعضیا مراسم بزرگ دوس دارن بعضیا کوچیک اصلا ربطی به عقد نداره 


سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز