جمعه یکساعت قبل ز زد سرزده امد خونمون دیدن همسرم ما بیرون بودیم سریع امدیم خونه ما خودمون روزه نبودبم نمیدونستم اصلا برای افطار میاد یا نه امد سریع افطار آماده کردم نشست شد ساعت ۱۲ معمولا خیلی مغروره خونمون نمونده بود تاحالا شب خوابید من سحر گذاشتم بداش سحری بیدار شده بود من غذا خورد من ۸ ثبح دیدم هس رفتم خوابیدم ۱۰ بیدار شدم دیدم رفته صبر نکرد من بیدار شم ی خداحافظی کنه ی زنگم نزد بگه خواب بودی و اینا هیچی اینارو ولش کن چون کلا آدم.... نگم بهتره از اون موقع از یکشنبه به اینور منو همسرم سر یچیز مسخره دعوا کردیم کلا قهریم میش همم نخوابیدیم تا حالا این مدت قهر سابقه نداشت من نمیدونم امد خونم چیشد رفت بیرون همه چیز برگشت من چیکار کنم الان خودمم یجوری شدم اصلا دوست ندارم برم سمت همسرم اونم ی سلام میره میخوابه کمک کنید تورو خدا
عوارض روزه گرفتنه
یعنی فک میکنی اومده دعا آورده تو خونتون ؟
یعنی میگی دعا اورده؟ یا بینتون دعوا انداخته؟
میخای بگی دعا نوشته یا چیز خورتون کرده🙃🙃🙃
منظورت اینه که طلسمی چیزی گذاشته؟؟
شما باید زنگ میزدی از مادرشوهرت معذرت میخواستی که بی محلش کردی رفتی خوابیدی،
به شک هم بگیر دعاست تهمته
ادما یه روزی حال و حوصله ندارن
به روزی هم جال و حوصله دارن
کلا صدقه بده خوبه
خب کاراش عجیب بوده شک برانگیزه
برو خونتو بگرد 😕😕جادو جنبل کرده عجوزه خانوم😃
اهل سحر و جادو و این چیزاس؟؟؟
ب دعا و این طور چیزا اعتقاد ندارم ولی در کل از اطرافیان زیاد شنیدم در موردش ک مثلا ی چیزی میارن تو خونه مخفی میکنن و حالت طلسم میشه
اره.یه مادر بعد از چند وقت اومده دعا خونده به شوهرت و تو که دیگه نرید سمت هم😐
ببین مشکلت با شوهرت چیه که دعواتون شده.به اون بنده خدا هم ربطی نداره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
