وای منم کلی گریه میکردم...ولی دیگه بهش ندادم..نگران نباش با محبت براش جبران کن..چندماه دیگه به کلی کنار میاد
منم گاهی یادم میافته دلم میگیره آخه خیلی بچه ی حرف گوش کنیه صبح تولد دوسالگیش بهش گفتم اخ شده.گفت باشه و دیگه اصلا نخواست. میگم کاش بدقلقی میکرد
از شیر نگرفتم هنوز
ولی درکت میکنم یه بار شک کردم که باردارم انقد دلم گرفته بود ترسیده بودم نکنه باردار باشم مجبور باشم از شیر بگیرمش وای خداااا
😭😭😭😭
اوووووووه چه هندی بازی! منم دو هفتس تقریبا که بچمو از شیر گرفتم اونم یهو. اینم نشنیدم که شب سوم شیر باید بدیم. دختر منم با اینکه عجیییییب وابسته بود ولی خوب کنار اومد. من متنفر بودم از شیردهی و هییییچوقت دلم تنگ نمیشه واسه اون دوران اه! من هفته اول با سینه دردی روبه رو بودم که خدا به سر کافرم نیاره! تو تاپیکام هست!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
