پنجشنبه شیفت بودم و باید ساعت ۹ می اومدم پنج دقیقه دیر کردم وای نمیدونید بلوایی بپاشد سرپنج دقیقه که تو به حرفم ارزش قائل نیسی و...
اونوقت من با دهن روزه افطار درستو درمونم نخورده بودم از صبحم خسته بودم
منم عصبی شدم گفتم اگه بخاطر پنج دقیقه میخوای انقد غر بزنی نیا
خلاصه یکم بحث کردیم اونم اخم کرده بود شدید پنجشنبه که پشتشو کرد بهم خوابید دیروزم که من سرکار بودم شب درستو درمون حرف نزد باهام منم رفتم توگوشیم
حالا صب قبل اینکه بریم سرکارهم پاشدم ناهارشو گذاشتم خودمن امروز تا عصر سرکارم براش ناهارم گذاشتم اونم رفت
ولی هتوز مث قبل نیسیم منم خیلی دلخورم خیلی زیاد من اونقدر کارمیکنم دستام واقعا زشت شده همش دارم شیفت میدم فقط بخاطر اینکه زندگیمون سروسامون بگیره اون بهش فشار نیاد بتونیم با کیفیت تر زندگی کنیم اونوقت اون بخاطر پنج دقیقه سه روزه مث یخ میادو میره
نمیدونم واقعا چیکارکنم مقصر خودش بوده بعد الان خودشم رفته تو قیافه
بنظرتون چجوری مشکلمو حل کنم واقعا کلافم