سلام بچه ها من ۲۷سالم ۵ سال ازدواج کردم شوهرم رو با عشق انتخاب کردم تقریبا زندگی خوبی هم دارم با شوهرم سر یه چیز پیش پا افتاده دعوا کردم بهم گفت برو خونه بابات منم اومدم الان ۱۲ روز نه زنگی زده نه سراغی ازم گرفته البته خانوادش بهم زنگ زدن سراغمم اومدن ولی من که با اونا دعوا نکردم که باهاشون برم امروز هم نتایج استخدامی رو زدن و رد شدم خیلی داغونم هیچی آرومم نمیکنه میگید چیکار کنم یکم آرامش بگیرم و شوهرم سراغم بیاد
بگو شوهرم بییییاااا
عسلم بیااااا
پاشو برو خونت دو روز قهر باش بعد اشتی کنید
بدرک که نیومده
ای بابا نباید از اول میومدی اون عصبی بوده یه چیزی گفته
ایشالا زندگیت خوب بشه ... واقعا مجردی ی نعمته ن دردسری ن چیزی راحت
اخه با یه دعوای ساده این وضعیت پیش نمیاد
و قطعا هر دوتون یه پیش زمینه ای براش داشتید.
لجبازی نکن عزیزم
زنگ بزن بهش با هم برید بیرون حرف بزنید
ما هم اکنون دعوامون شد و جدا خوابیدیم
اون گف تو چرا رفتی😢
میگفتی من جام راحته و زندگیمم دوس دارم تو ناراحتی برو😕
اگه خونوادش اومدن سراغت بگو اونی که باید میومد نیومده شما زحمت کشیدید ولی انگار از نبودم راحته و منم مزاحم تنهاییش نمیشم
اگه خونوادش فهمیده باشن بهش میگن ک خودش بیاد دنبالت
آزمون استخدامی هم ناراحت نباش.دخترخاله ی من ۱۰ سال آزمون استخدامی داد قبول نشد ،پسرخالم ۵ ۶ سال.
فقط برا پول گرفتنه این آزمونا
صبر کن میاد. غرور اون باید بشکنه تا دیگه نگه برو خونه بابات
اصلا نگران نباش شوهرت رفته تو غار تنهاییش یکم طول میکشه بیرون بیاد اما نگرانی نداره یکم منتظر باش
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
