خونه ی مادرم تو یه شهردیگه هستم،همسرم پیشم نیست.امروز تولدم بود،رفتم بیرون قدم بزنم،وقتی برگشتم خونه زنداداشم کلللی سوپرایزم کرد...کیک گرفته بود،میز چیده بود..مدتها بود سوپرایز نشده بودم،یه جمله ی خییلی قشنگم بهم گفت،گفت خواهر مهربون خودمی،خلاصه اینکه همه ی زنداداشا بد نیستن،خیلیاشون نمونه هستن