2777
2789
عنوان

دیشب شوهرم وسط دعوا میگفت تو اگه زن خوبی بودی....

| مشاهده متن کامل بحث + 97491 بازدید | 882 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شما که از زندگی من خبر نداری، من تا کی باید سکوت کنم ؟؟ یک بار دوبار...  شما فقط یک هزارم اتفاق ...

به نظرم با همسرتون با یک مشاور حاذق صحبت کنید،صحبت کردن اینجا نهایتا میتونه باعث همدردی کاربرا با شما بشه اما کسی نمیتونه اون آموزشهای لازم رو به شما و همسرت بده،هر طور هست با هم مشاوره برید،اگر لازمه اول خودتون برید و کم کم با راهنمایی مشاور همسرتون رو هم برای مراجعه راضی کنید،در انتخاب مشاور دقت لازم رو داشته باشید،موفق باشید

با مشت و لگد افتاد به جونش حتی منم نتونستم از دستش درش بیارم


😱😱😱

کس دیگه نبود بیاد کمک؟؟کارش به بیمارستان نکشید؟😔😔

من آنقدر خواستمش ک نخواستنش را ندیدم..او آنقدر نخواست ک هیچ چیز از من را ندید..
ن بابا میگم عادیه این زدنا  الان یه مدتیه خوب شدن قلبنا هر روز میزدش

چرا جدا نمیشه؟؟با زدن مشکلی نداره؟

من آنقدر خواستمش ک نخواستنش را ندیدم..او آنقدر نخواست ک هیچ چیز از من را ندید..

برو پزشک قانونی شکایت نکنی هم نامه پزشک قانونی رو ببینه میوفته به دست و پات 

از وقتي "فردارا ياد گرفتيم همه چيز را گذاشتيم براي فردا.از داشته هاي امروز لذت نبرديمو گذاشتيم براي روز مبادا.شايد بايد اينگونه "فردا" را معني كنيم فردا روزيست كه داشته هاي امروزت را نداری.پس امروز را زندگی کن، فردا حقيقت ندارد...
 بچه داره .هر چن بچه هم نداشت میزد ش میگه دوسش دارم عاشقشم ولی فک نمیکنم .البته اینجا دست بزن ...

ن اتفاقا من خیلی برام عجیبه

من آنقدر خواستمش ک نخواستنش را ندیدم..او آنقدر نخواست ک هیچ چیز از من را ندید..
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792