بچه ها من با یه نفر سه سال دوستم تو این سه سال یه شیش ماه و یه یکسال باهم کات بودیم هردفعه میاد میگه به این دلیل ما به درد هم نمیخوریم اگه باهم باشیم توبیشتر از این وابسته میشی میری تو باتلاق من نمیخوام اذیتت کنم و فلان.اولش اومد گفت که خانواده هامون بهم نمیخورن خانواده من مذهبین قبول نمیکنن دوست دخترمو بگیرم مامانم قبول نمیکنه از بختیاریا دختر بگیرم خوشش نمیاد از بختیاریا(خودش شوشتریه)این اواخرم اومد گفت کارم درست نشد قرار بود تو پتروشیمی استخدام شه اما نشد گفت من چجوری خوشبختت کنم و از این حرفا وضع خانوادگیشون خوبه چندتا خونه و زمین و ماشین دارن ولی خودش در حال حاضر بیکاره.دفعه های قبل که کات کردیم خودش برگشت گفت من نمیتونم بدون تو دوستت دارم و میخوام بمونم دیگه ولی بازم بعد یه مدت به یه بهونه ای میزاره میره.خیلی خسته شدم خیلی وابستش شدم نمیتونم از فکرش درام و نمتونم بجز اون کس دیگه ای رو دوس داشته باشم از طرفیم تا میام به نبودنش عادت کنم برمیگرده دوباره بعد از شیش ماه یا یه سال یه بهونه میاره میره.به نظرتون چیکار کنم راهنمایی کنید.(من ۲۳سالمه اون ۳۰سال)