مادرشوهرم کم بود3تادیگه هم اضافه شدن دیروزپسرخواهرشوهرم مامان وخواهروباباش کتک زده اینام قهرکردن اومدن خونه ما.ماطبقه بالاییم ولی راهمون یکیه .امروزسرم خیلی درذمیکرد10دقیقه خوابیدم صدبارهی صدام زدن اعصابم خورده .شوهرمم دوست دارم اما لجبازه میگه مامانم تازنده اس ما اینجاییم .توروخدا یه راه حلی به من بدین واقعا سخته .خانواده شوهرم خیلی پرجمعیتن .7تاخواهرشوهرو3تابرادرشوهردارم ویه عالمه نوه ونتیجه هاشون
مشکل خانواده همسرتون نیستن، به نظرم با کمک مشاور نظر شوهرتون رو در رابطه با مستقل شدن تغییر بدین،
اینکه خانواده پر جمعیتی هستن چیزی که شما از اول میدونستی ولی با نزدیک بودن به اونها ناخودآگاه درگیر مشکلاتشون میشی، بهتره که از مشاور کمک بگیری تا زودتر مستقل بشی
کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی