2777
2789
عنوان

کسایی که با خانواده ی شوهر تو یه شهر زندگی میکنن

| مشاهده متن کامل بحث + 211 بازدید | 24 پست

من هم این دوران رو گذروندم الان به یه نتیجه رسیدم که میگم ای کاش اون موقع به جای اینکه از درس وکار وزندگیم بزنم به اینا برسم وخودم اینقدراذیت کنم خیلی عادی رفتار میکردم مثلا هر وقت موقع خوابم شد یا درس داشتم میرفتم تو یه اتاق دیگه یا اگه خسته بودم میرفتم استراحت میکردم کلا یه جوری رفتار کن که بهانه دستشون نده ولی خودتو هم نکش بخاطر اینکه به این طایفه خوش بگذره راحت باش تو خونه خودت

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الان ه فرقی میکنه که پرسیده بوده یا نه؟  گذشته دیگه

میخوام بدونم همسرش تو این مورد عوض شده یا نه از اول همینطوری بوده.

و اینکه اگر از اول این دوستمون همچین شرایطی رو میدونسته و قبول کرده، خب الان نمیتونه با شوهرش دعوا کنه، فقط باید با هم به یه توافق برسن. 

حتما برای سؤالم دلیل دارم دوست عزیز. 

حتی غیر مساقیم بهشون میگم خسته میشم مهمون بیاد خیلی بمونه میان کم کمش یه هفته اینجان ولی اصلا به هیچ ...

پس با شرایط کنار بیا کار خودتو بکن درستو بخون مهمونی که یک هفته یک هفته بیاد وایسه غذا هم خودش درست کنه 

الان اگه هستن به مادرشوهرت بگو شام چی میخوای درست کنی؟🤣

دو ساله مبتلا به ام اس هستم...    عاشق شوهر و دخترمم.  مهربون و شوخ طبعم در عین حال مغرور.  با همه ارتباط میگیرم جز خواهر شوهرام😅 از اون موفرفری هایی هستم که آرزومه موهام لخت باشه🙄    به طلسم و جادوجنبل اعتقاد ندارم و باورم اینه که هر چیزی علت منطقی داره.   دوست دارم همیشه نماز بخونم ولی خیلی وقتا تنبلیم میکنه وضو بگیرم ! خدایا چی میشد وضو رو بیخیال میشدی...😑  خودم زیاد حرف میزنم ولی حوصله آدم پرحرف و ندارم☺

خیلی راحت برخورد کن انگار نه انگار مهمانان. من داداشم 2ساعت خونش دوره ازمون 3ماه ی بار میرم خونش ی روز میمونم میام اونم به خاطر دکتر پسرم همه کارام انجام میدم. 

پس با شرایط کنار بیا کار خودتو بکن درستو بخون مهمونی که یک هفته یک هفته بیاد وایسه غذا هم خودش درست ...

یه بار به مادرشوهرم گفتم دوس دارم دلمه بخوریم امشب بلد نیستم درست کنم گفت دخترم من سختمه جایی اشپزی کنم اصلا نمیتونم بجز خونه خودنون جایی غذا درست کنم 

من هم این دوران رو گذروندم الان به یه نتیجه رسیدم که میگم ای کاش اون موقع به جای اینکه از درس وکار و ...

اینم یادم رفت بهت بگم لازم نیست اصلا خودت آشپزی کنی بذار خودشون پخت وپز کنن اگه هم یه چیزی تموم شد یا بخرن یا بذار اونا به شوهرت بگن اگه هم چیزی گفتن بگو شما مهمون نیستین که صابخونه هستین ختم کلام بهشون زیاد سرویس نده من کشیدم که میگم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز