2777
2789
خانمی درکت میکنم مادرش کجاست؟  تنها راهش اینه علنی کنی و اگر خونتون راهش جداست در رو قفل کنی ک ...

مرسی عزیز دلم بابت درکت . کاشکی همه مثل شما بودن ولی انگشت شمار ید .مادرش خونه باباشه . خونشون خیلی دوره و ۹۰ درصد مواقع خونه مادرشوهرمه که طبقه پاییه هستن

اگر هم بگم جلو چشم خودم بازی کنید خوبه ولی باز مثلا مداد رو از بچم میگیره و همش باید در حال تذکر دادن باشم و باز هم عقده میگیره و در صدد تلافی بر میاد . میخام طوری بشه که دیگه اصلا نیاد سمتش همدپون کاری که خاهر شوهرم کرده.البته اون الان بچش ۸ سالشه

هر چند باز هم گاهی میره سمتش یا اسباب بازی هاش رو البته در خفا میشکونه و میگه من نبودم . اعتمادش رو جلب کردم به خودم و دیدم که راجب اون بچه ۸ ساله چه چیزها میگه و چقددددر ازش متنفره . الکی ها متنفر شده . چون آسیب دیده و عقده داره متاسفانه. چون همیشه کتک میخوره و محبت نمیبینه و روی بقیه خالی میکنه

وای کامل درکت میکنم با این تفاوت که ما تو یه خونه زندگی می کردیم اینقدر از دستش خسته شدم که طوری برخ ...

تو رو خدا واقعا دیگه سمت بچه هات نیومد دیگه

یعنی باید چطوری بد اخلاقی کنم باهاش ؟ میدونم ممکنه بقیه منو مقصر بدونن و بگن این چقدر آدم بدیه که با این بچه طلاق این طور برخورد میکنه ولی اونها منو درک نمیکنن متاسفانه

لطفا ممنونتونم بگید چطور بد اخلاقی کنم و تحویلش نگیرم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اول بگم خیلی دلم برا بچه سوخت و چه مادر بیشعوری که بچه رو ول کرده به امون خدا حداقل اگه جدا میشن مادر باید مثل کوه پشت فرزندش باشه حالا اگه مرد هم ادم بود چه بهتر برا بچه


اصلا فکری به ذهنم نمیرسه چون هر راهی بگم اون بچه اریت میشه

ولی من بودم به اطرافیان رک و صریح میسپاردم که نذارن سمت بچه من بیاد

اول بگم خیلی دلم برا بچه سوخت و چه مادر بیشعوری که بچه رو ول کرده به امون خدا حداقل اگه جدا میشن ماد ...

میدونم بچه اذیت میشه ولی داره بچه منم اذیت میکنه و در آینده عصبی میشه خدایی نکرده .

به همه هم سپردیم هم من هم باباش ولی از پدر بچه میترسن چون اونم عصبی و پرخاشگر و بد دهنی میکنه در مقابل پدر و مادرش ولی حالا برای بقیه بهتره و من یکم به بچش امر و نهی میکنم ولی زیاد نه چون میدونم بدش میاد

ولی فکرم اینه که حتی در مقابل پدرش هم ایستادگی کنم .و پیش اون بچش رو امر و نهی کنم . خودش که عمرا هیچی به پسرش نمیگه.کل فامیل به بچش امر و نهی میکنن و میگن چقدر بی تربیته ولی من حرمت نگه میدارم که داره به ضررم تموم میشه .

لطفا کمکم کنید .هیچی تا حالا چیزی نگفته که به درد من و بچم بخوره و شاید باعث تربیت و سر به راهی اون بچه هم بشه و همه فقط گفتن دلم سوخت براش .خوب صد البته که دلسوزی داره ولی شاید راهی باشه که نه سیخ بسوزه نه کباب . به خاطر اونه که خراب شده دیگه متاسفانه بچه من چرا باید اذیت بشه.اون بچه رو حتی عمه ش کتک میزنه خوب معلومه که دیگه درست نمیشه.من چیکارکنم خدایااا

مرسی عزیز دلم بابت درکت . کاشکی همه مثل شما بودن ولی انگشت شمار ید .مادرش خونه باباشه . خونشون خیلی ...

یعنی چی خونه باباشه مگر پدر شوهر و مادرشوهرت جدان؟ 

پس شما هم همون کاری کن که خواهر شوار کرد در  ضمن دلیل شما موجه تره هم بچت کوچیکه و دوساله ممکنه بلایی جبران ناپذیر سرش بیاد هم اینکه دختره...

به پدرش هم بگو به همه بگو  به بچم اسیب میزنه و ... نمیتونم ۲۴ ساعته نگهبانی بدم خصوصا اینکه همه میشناسنش،   و علنا بهش بگو چون بچه رو اذیت میکنی و مدام کار خطرناک میکنی دیگه نزدیکش نشو و نیا... در رو هم همیشه قفل کن که نتونه بیاد و بره، این چیزا شوخی نداره 

تو رو خدا واقعا دیگه سمت بچه هات نیومد دیگه یعنی باید چطوری بد اخلاقی کنم باهاش ؟ میدونم ممکنه بقیه ...

عزیزم من برام مهم نیست یعنی سر بچه هام با کسی تعارف ندارم هرچی یا هرکس باعث یا احساس خطر کنم باهاش برخورد میکنم اخم می کردم اول بعد علنا تذکر می دادم و بعدا تهدید که اگر فلان کار رو تکرار کنی این کار رو می کنم و بعدا به مادر یا بزرگترش می گم اگر من کاری کردم ناراحت نشی چون جلوش رو نمی گیرید همه تم می دونن من سر بچه هام تعارف ندارم 

یعنی چی خونه باباشه مگر پدر شوهر و مادرشوهرت جدان؟  پس شما هم همون کاری کن که خواهر شوار کرد د ...

مرسی عزیزم خیلی خیلی مفید و به درد بخور گفتی 

واقعا این راه خوبیه 

من اگر که بگم من نمیتونم ۲۴ ساعته نگهبانی‌بدم صد درصد مادرشوهرم بدش میاد و پیش همه میگه این جقدر حساسس و بد بینه . راجب دختر خودش هم میگفت این چقدر غیرتی رفتار میکته با این پسر کوچیک و ... در حالیکه اون پسر اینقدر جلب بود اون موقع و اذیت میکرد بچه اون رو که نگو ولی مادرشوهر و بقیه کا ساده لوح هستن نمیدیدن و میگفتن بجه ن خوب بازی و گریه داره دیگه بچگی.

فقط عزیزم یه چیز دیگه ؛ وقتی بگم چون بچه رو اذیت میکنی پس دیگه نزدیکش نشو ممکنه اون از راه غیر مستقیم بچه م رو بکشه سمت خودش مثلا ماهی بیاره و باهاشون بازی‌کنه و بچم هم میره پیش اون و ماهی هاش یا با برق و باتری و چاقو و سیم و اینا میخاد اختراع کنه و بچم میره سمتش چون بچس دیگه و کنجکاوه .اون مواقع من چیکار میتونم بکنم ؟

و اون پسر یه چیزی رو خراب میکنه و میگه بچه من بوده و بقیه باور میکن . توی جمع هم بهش گفتم چند بار مثلا همین دیشب بچم داشت با سبزه عید بازی میکرد و شوهرم همش میگفت برش دار تا خرابش نکنه و بگن‌بچه شون سبزه رو خراب کرد ، در حالیکه من خیلی مراقبم و خراب نمیشه هرگز ، بعد دیدم این پسر اومد و اونم با سبزه بازی کرد و یهو زور کرد وخاست چندین دانه از سبزه ها رو بکنه و منم بلند کفتم ا ا ا نکن نکن نکندشون بعد میندازی گردن بچه من .

و دست برداشت و حیله ش رو فهمیدم . همیشه کاری میکنه و میندازه گردن این طفلک برای اینکه به بقیه بفهمونه که اینم مثل من خرابکاری میکنه و فقط من نیستم و شوهرم میگه اصلا نزار به چیزی دست بزنه که اگر پسره چیزی خراب کرد بعدا نگن مقصر بچه ما بوده .ولی‌خوب‌نمیشه که بچم همش اذیت میشه مدام وسیله از دستش بگیرم 

راهی به نظرتون میرسه

عزیزم من برام مهم نیست یعنی سر بچه هام با کسی تعارف ندارم هرچی یا هرکس باعث یا احساس خطر کنم باهاش ب ...

عزیزم لطفا راجب این پست آخریم هم کمکم کنید

اگه راهی بلدید ممنون تون میشم بهم کمک کنید 

بالای این پست ه

مرسی عزیزم خیلی خیلی مفید و به درد بخور گفتی  واقعا این راه خوبیه  من اگر که بگم من نمیت ...

یکیش همینکه دیشب بلند گفتی خوب بوده بازم بود همینکارو کن، اینجور که متوجه شدم انگار حریم خاصی نیست و مدام اونجاست... وقتی وسیله میاره تا جلب توجه کنه مثلا خونه شماست اگر برا مهمونی با بزرگتر نیومده بگو ببر خونه پدربزرگش بازی کنه اینجا نیار... یا در رو ببند یعنی اینجور که متوجه شدم همینجور میاد و میره اصلا صحیح نیست من معلمم،دانش اموز اینجور داشتم و باید خیلی مراقب باشی بچتون هم دختره اسیب بزنه کارتون خ سخته... بنظرم باید محدودیت کنی رفت و امدشو که نخواد با وسایل جدید بچه رو بکشه سمت خودش... و دگر موارد محدود هم پیش بیاد با وسیله دیگه بچتون رو مشغول کنید... بلحاظ رفتاری هم بچتون کم کم تاثیر میگیره...

مرسی عزیزم خیلی خیلی مفید و به درد بخور گفتی  واقعا این راه خوبیه  من اگر که بگم من نمیت ...

من دوقلو دارم ۴سالشونه همیشه سرشان رو یطوری گرم میکنم متاسفانه بله هرچی میشه گردن بچه هام میندازن من بلند می گم فلانی اینکار رو نکن یا چرا فلان چیز رو شکستی یا این کار رو کردی یا فلانی رو نزن کلا یه کاری کن بچه ات ازش زده بشه

یکیش همینکه دیشب بلند گفتی خوب بوده بازم بود همینکارو کن، اینجور که متوجه شدم انگار حریم خاصی نیست و ...

والا شرایط و اوضاع م اینطوریه که ؛ اون تقریبا همیشه طبقه پایین کنار مادرشوهرم اینا زندگی میکنه و بچه اونها محسوب میشه دیگه.

قبلا خیلی میومد طبقه بالا پیش ما و بعد بدنیا اومدن بچم هم به بهونه بازی خیلی میومد و من دیگه در رو براش باز نمیکردم یا از پشت در میگفتم برو بعدا بیا و دیگه کم کم ترکش دادم .یکبار فیلم گرفتم از اون که با بچم تنها گذاشتمش و دیدن که چند تا خرابکاری کرد و بعدا که ازش پرسیدم گفت که دختر ت بوده و حتی قسم خورد.مثلا برچسب چرخ خیاطی رو کند و داد دست بچه طفلکم و بلوط انداخت داخل جارو برقی روشن .

و فقط ما زیاد میریم طبقه پایین پیش متدرشوهرم اینا و اونم که اونجاست . نمیشه نریم چون بچم حوصله ش سر میره و بنابراین هر روز میریم میشینیم.اون پسر هم سوءاستفاده میکنه و پدرش هم چیزی نمیگه نمیدونم چرا

این کارش خیلی منو اذیت میکنه که همش در حال جنب و جوشه و میره توی اتاق یا آشپزخونه یا میره توی حیاط و بچم هم بهش وابسته س و دوست داره مثل اون بپر بپر کنه و میره دنبالش . ولی از این به بعد میگم نرو جایی که بچه م از جلو چشمم دور باشه و بزار ببینمش که مراقبش باشم

و یه کار دیگه هم میکنه اونم اینه که خودش رو میکوبه زمین یا با باسن خودش رو میندازه زمین که دخترم هم تقلید میکنه و براش جذابه این کار.هزار بار هم گفتیم نکن این کارو که اینم تقلید نکنه ولی بعد چند روز میبینم باز هم تکرار میکنه و بچم هم دیگه ول نمیکنه و ده بار خودش رو میکوبه زمین که گاهی سرش محکم به زمین میخوره

خیلی سخته که مدام بچم رو مشغول کنم که مثلا بگم خودش رو نکوبه زمین با سر و باسن . چون دختر خطرناکه این کارها براش

من دوقلو دارم ۴سالشونه همیشه سرشان رو یطوری گرم میکنم متاسفانه بله هرچی میشه گردن بچه هام میندازن من ...

وای اتفاقا من ساده برعکس عمل میکردم

و همش میگم برو پیش داداشی برو باهاش بازی کن

یه اشتباهم این بود که اسم داداش رو گذاشتم روی اون چون خایتم که حس خوبی بهش دست بده و بگه پس من باید مراقب خاهر کوچیکم باشم ولی پر رو شد و از این به بعد با اسم صداش میکنم.

و گاهی که میخام بچم رو از کاری باز دارم میگم بیا با داداشی بازی کن یا ببین داداشی ماشین داره چقدر قشنگه بریم با اسباب بازیش بازی کن....

خیلی بزرگش کردم چون دلم سوخت ولی بقیه همش تحقیرش میکنن.خوب معلومه که واسه ما پر رو میشه متاسفانه

بچمم فعلا دو سالشه ولی سعی میکنم که ازش زده ش کنم

یکیش همینکه دیشب بلند گفتی خوب بوده بازم بود همینکارو کن، اینجور که متوجه شدم انگار حریم خاصی نیست و ...

چند روز میش اتفاقا چندین نوع ماشین و تراکتور و اینا گرفته بود و آورد بالا و میگفت میخام به دختر عموم نشون بدم ولی در اصل میخاست دل بسوزونه و بچم هم که ماشینها رو دستش میگرفت ، اون به بهونه های مختلف ازش میگرفت و یه چیز ساده و درب و داغون میداد دستش و آخر سر هم گفت زن عمو اون رو مراقبش باش و  بعدا برام بیار در حالیکه یه آشغال بود که فک کنم تو کوچه میدا کرده بود

خیلی دلم واسه بچم سوخت همش چشمش دنبال اون ماشینها بوددر حالیکه اون هر وقت میاد اینجا با اسباب بازی های بچم بازی میکنه و به خدا هر دفعه یه چیز رو خراب میکنه و من میفهمم و به روش میارم.

میترسم اگه بگم دست نزن به بچم آسیب بزنه چون وقتی اینو میگم ، بدش میاد و یهو کارهای خشن میکنه و بچم هم مثل اون تقلید میکنه و در کل اذیت میکنه .

اون روز هم یه ماشین کوکی رو برداشته بود که گفتم متشین رو بردی پسش بده و پسش داد ولی خجالت نمیکشه زیاد

من خاستم یه اسباب بازی جدید بچم رو ببرم طبقه پایین و اگه اون خاست دست بزنه منم مثل خودش باشم و بگم دیدی تو اسباب بازی هات رو به بچم ندادی پس به این دست نزن .چون میخام تنبیه بشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته