دوستان من امروز وقت آمپولم بود باید میزدم اما شوهرم منو نبرد ک امپولمو بزنم خیلی ناراحتم خیلی اینقد گریه کردم ک نگو من هیچ مشکلی واسه حاملگی ندارم اما بازم دارو میخورم ک شاید زودتر مامان بشم بخاطر اینکه میخوام مامان بشم چون ب ی همدمم نیاز دارم ب ی کسی ک تو این زندگی دلم بهش خوش باشه وگرنه کی دلش میخواد تو ۱۷ سالگی بچه بیاره شوهرم خودش آزمایش نداده من همه چکاب ها رو انجام دادم هیچ مشکلی ندارم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اَه اَه حالم از این ازدواجهای احمقانه بچگانه بهم میخوره
کاریش نمیشه کرد
اینجوری نگو دلش میگیره
اسی بچه دار نشو عزیزم زوده خیلی
بیسوادان قرن 21کسانی نیستند که نمیتوانند بخوانند و بنویسند بلکه کسانی هستند که نمیتوانند اموخته های کهنه را دور بریزند و دوباره بیاموزند کتاب میخوانمچرا که زندگی مرا بسنده نیست
با اومدن بچه کسی خوشبخت نمیشه اینو هیچوقت یادت نره
دقیقاااا
❤خدای مهربونم تو تنها دلخوشیه زندگیمی🌸حسِ بودنت قشنگترین و بهترین حالِ خوبِ منه🌸دوسِت دارم و عاشقتم قدِّ بزرگیه خودت🌸خیییییلی افتخار میکنم ب داشتنت و این افتخارو با هییییچ چیزی تو دنیا عوض نمیکنم🌸پشت و پناهه همه ی بنده هات باش🌸تکیه گاهه امن و مهربونِ من و عزیزای دلِ منم باش🌸ممنون ک هستی و حتی ی ثانیه منو ب حالِ خودم رها نمیکنی🌸با وجودت کنارم خوشبخترین و خوشحالترینم🌸این حسِ قشنگِ آرامشو ازم نگیر🌸بذار تا ابد دلم قرص بمونه با داشتنت❤ (اون لحظه هایی ک ب صفر میرسیدم و فقط تو بودی کنارم و جزء تو پناهی نداشتم رو یادته خدا،یادته اون شب و روزارو،یادته با چ سختی و ترسی میگذشتن،ولی گذشتن چون تو بودی و خواستی،چون ی لحظه تنهام نذاشتی،تو اوج بی کسی و ناامیدی درست تو لحظه ی آخر خودتو نشونم میدادی،اگ نمیومدی و ب دادم نمیرسیدی معلوم نبود چی میشد،ولی تموم شد و بخیر گذشت،خدایا مث اون وقتا و همیشه،کنارم بمون و حتی ی ثانیه پشتمو خالی نکن ک بدون تو فاطمه دیگ فاطمه نیست😔)