دوستان من امروز وقت آمپولم بود باید میزدم اما شوهرم منو نبرد ک امپولمو بزنم خیلی ناراحتم خیلی اینقد گریه کردم ک نگو من هیچ مشکلی واسه حاملگی ندارم اما بازم دارو میخورم ک شاید زودتر مامان بشم بخاطر اینکه میخوام مامان بشم چون ب ی همدمم نیاز دارم ب ی کسی ک تو این زندگی دلم بهش خوش باشه وگرنه کی دلش میخواد تو ۱۷ سالگی بچه بیاره شوهرم خودش آزمایش نداده من همه چکاب ها رو انجام دادم هیچ مشکلی ندارم
جان مادر بعد از ۴ سال انتظار آمدی 😍خداوندا به کدامین ثواب مرا لایق زیباترین احساس،بزرگترین نعمت و با شکوه ترین لحظات دانستنی.... خداوندا بگذار در این احساس زیبا بمانم ،بگذار شاهد تولد دوباره خویش باشم ....بگذار آرام باشم ...ب کدامین ثواب مرا اینگونه عاشق کردی ...فاش میگویم این حس را تاکنون لمس نکرده بودم ...اینگونه عاشقی کردن را خودت ب من آموختی...احساس خودت ب تمام بنده هایت ...آری حس مادری ام را میگویم