من همسرم برای برادرش همه کارکرده بعدبرای مراسم بله برونش منونگفتن همسرمم ناراحت شد نرفت گفت من یا بازنم میام یاتنها نمیام ماکلا نرفتیم خونشون دیگه امروز به پدرشوهرم زنگ زدم فقط روزپدر و تبریک بگم تلفنو یادش رفت قط کنه مادرشوهرم ازاونور گفت بهش میگفتی آدم شدی ،همسرمن همه جوره پشتمه خودشم نمیره ولی من بهش گفتم تو حتما باید بری ولی من نمیام اونا مشکلشون بامنه