شوهرت مجبورت نميكنه بهشون زنگ بزني يا بري پيششون؟
شوهر من مثلا اگر اونها عكس بخوان و من نفرستم ميرن به شوهرم ميگن تو تلفن بعدي و شوهرم بهم ميگه خوب ميفرستادي و بدجنسي نميكردي!
من از شوهرم ميترسم راستش چون ازشون دفاع ميكنه
من نميگم برن اونجا من در كل ميگم كه تا حالا نرفتن كه هيچي بلكه زنگ هم نزدن. به بچه من هم همينطور هستند خودم كه بمأند. شما براتون عجيب نيست؟
شما اينها زن بي عاطفگي نميدونيد؟
در ضمن اصلا هم گرفتار نيستند چون زندگيشون رو ميدونم و اصلا حتي سر كار هم نميرن
ببین بعضی ها اینجورین، دنبال علت نگرد. به خدا مریضن و عقده ای. خانواده شوهر منم همینن. دوست دارن عروس رو اذیت کنن. دوست دارن زجر بدن. همینن خواهر من. دنبال علت نباش. حق داری ناراحت بشی. حق داری توقع داشته باشی ولی اینا همینن. به خودت برس و به بچه ات.
اره والا ، به نظرم نباید برای کسی باید و نباید تعیین کرد ، شما که عقبه اون خانواده رو نمیدونی ، خب بعععله منم دوست ندارم و نداشتم باهمه اینها شوهرم بگه بگه ، هردفعه میگفت من گارد میگرفتم ، منو شوهرم سر این چرندیات و خیلی چیزای دیگه داریم جدا میشیم توروخدا زندگیتون سر اینانا و باید و نباید زهر نکنید
به نظر من اینها روش زندگی اونهاست و قرار نیست چون شما نمیپسندی ، روششون را عوض کنن.
شما برای خودت بهتره با مشاور صحبت کنی تا متوجه بشی ایراد کار کجاست و بتونی رفعش کنی
حالا هر چه قدر من و بقیه بگیم شما گوش نمیکنی
من نميگم من ايراد ندارم ولي به طور قطع ميتونم بگم اونها خيلي بي عاطفه هستند. هدف ما از به دنيا اومدن چيه؟ پس خواهر و برادري كه تو يك خونه بزرگ ميشن وقتي ازدواج ميكنن اگر قراره سال به سال از هم خبر نگيرن اسمش ميشه خانواده؟
اينكه همش دو روز دنيا يا هم مشكل داشته باشند و كينه اي باشند و محبت مباشه صد در صد مشكل دارن اينها.
منم ميدونم به شدت وابسته و إحساسي هستم و خيلي عاطفي. اصلا تو عمرم شايد خانواده اينطوري نديده بوذم. اصلا مفهوم خانواده براي من حايگاه ديگه اي دازه. مفهوم محبت و مهربوني و خواهر و برادري!
