خواهرم امروز صبح یه خواب عجیب دیده خلاصه تعریف میکنم
خاله بابام ۴،۵ سال پیش فوت کرده،خواهرم میگه خواب دیدم من و تو رفتیم قبرستون،دیدم خاله ی بابا از قبرش بلند شد نشست،بدنش نصفه بود اصلا پا نداشت،لاغر،چهرش سیاهه سیاه،لباساش کهنه وپاره😨😢بود ،خواهرم میگه به من وتو یه حرفی میگفت با صدای تهِ گلواما ما نمیشنیدیم،،رفتیم نزدیکتر گفتیم خاله چی میگی؟حالت خوبه؟گفت نه حالم خوب نیست ،اسم یه خانمی رو با زور گفت،گفت اصلا حالم خوب نیست دارن اذیتم میکنن توروخدا پنج هزار تومن به اون خانم بدهی دارم اونو بدین دارم عذاب میکشم😟کمکم کنین،،خیلی ناراحت بود،،،خواهرم میگه درسته پا نداشت اما سرپا شد به یه عصا تکیه داده بود عصاش هم اسکلت یه آدم بود،،اینو که به ما نشون داد برگشت تو قبرش خوابید😰😰زنگ زدیم به دخترش گفتیم گفت حتما پیگیری میکنم
زن خوبی بود نماز روزه مهربون باحجاب...اما یه دونه حق الناس ببینید چه بلایی سرش آورده،اگه دوست داشتین براش یه صلوات بفرستین🙏
این نمونه یکی از خوابای یکی از خانومای گل تو تاپیکه نام کاربریشون حکت خداس،توی تاپیکی که معرفی کردم پر ازین خوابای صادقه اس..فقط بی زحمت دوستای گلم حداقل یه صلوات برای مامانم و شادی روحش بفرستین
@حکمتخدا