الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منکه با اینکه مخالفم ولی تو خانواده مادریم از این ازدواجای فامیلی زیادن و دو سه تا مورد بچه اشون مشکل پیدا کردن و هنوز خودشون باهم مشکل ندارن
خدایا آرزوهای همه ماها برآورده کن چی میشه اخه؟😍💜 🧿 دختر هتروکرومی (چشم دورنگ) که هیچوقت و اصلا لنز نمیذارد و چشماشو که خدا بهش هدیه داده رو دوستش داره💙🖤هرکی امضای منحصر به فرد رو داره بهتره به امضای هم گیر ندیم و کنایه نزیم😁😊
من مجردم ولی مادرم پشیمونه میگه خیلی بده غریبه واقعا بهتره ادم باهاشون رودر وایشی نداره
توی فامیل هم مشکلی پیش بیاد اون رابطه صمیمی که بوده از بین میره ولی اگه غریبه باشه حداقل دلت خوشه فک و فامیلات باهات خوبن
الزاما هر نظری محترم نیست، نظر و تفکر داعشی ها و نازی ها محترم نیست، اساسا احترام برای نظر نیست، نظرات یا معتبر هستند یا معتبر نیستند، یا اگر بخواییم مبتلا به نگاه سیاه و سفید نشیم و تقسیم بندی خودی و غیرخودی توی ذهن مون شکل نگیره که نظر خودی معتبر و غیرخودی نامعبتره؛ میگیم هر نظری به درجاتی معتبره. احترام مال صاحب نظره، پس آدما محترمن ولی نظرات الزاما محترم نیستن، نظرات یا معتبرن یا معتبر نیستن، یا درجاتی از اعتبار رو دارن🙌. البته گاها ممکنه خودم مبتلا به همون دیدگاه سیاه و سفید یا خودی و غیرخودی بشم 😕🤦🏻♀️. ممنون میشم برای حاجتم صلوات بفرستین 🙏🏻🩷
من عاشق دختر خالم هستم اما این عشق یکطرفس ، البته اون خبر نداره اما هیچ نشونه ای از کوچکترین علاقه ای نسبت به من درش دیده نمیشه بلکه کاملا بی تفاوته و به حساب هم نمیاره ،حتی اونقدری که با سایر پسرای های فامیل هست ، خواهشا کمک کنین و بگین که آیا راهی هست که بتونم دلشو بدست بیارم یا اینکه اگر مطمئن شدم اون با شخص دیگه ای در ارتباطه چه کار کنم یا اینکه چطور فراموشش کنم ؟ در ضمن اینکه ما تهرانیم و اونها شهرستان و پر پر در سال دوبار همدیگرو در مسافرت میدیدیم و تا پارسال وقتی باهم روبرو میشدیم اون خیلی مهربانانه رفتار میکرد. اما چند ماه بعد از این که همرو دیدیم به حد زیادی سرد شده بود اما بازم قابل قبول بود ، اما چند ماه بعد این که ما به شهرستان رفتیم دیگه واقعا رفتارش برام غیر قابل توجیه شده بود و اصلا بحساب نمی آورد.حتی وقتی می اومد به خونه پدربزرگم اگه پسر خاله های دیگه بودند به اونا قشنگ سلام میداد و اینا ، اما ما شامل این لطفش نمی شدیم و وقتایی هم که من سلام میدادم به زور با سر جواب میداد. این موضوع برام آزار دهنده بود و الان هم اذیتم میکنهتوی جمع که همه هستن اصلا بحساب نمیاره ، تو خلوت ولی بعضا صحبت میکنه و البته بعضا صحبت های نیمه خصوصی یا خنده دار . یا اینکه یه وقتای اندکی توی جمع به آرومی و یه وقتایی با یه خنده آرومی . ولی یه چیزی هست که منو اذیت میکنه اینه که ی مدل عجیبی به من نگا میکنه . نمیدونم آیا عجیب، احمق یا... بنظرش میام و سعی بعضی وقتا سعی میکنه من نبینم .گیج گیجم. کسی هست بتونه نظری بده؟