میشه لطفا وقت بذارید بخونید؟ میتونستم همه رو تو یه جا نگم ک طولانی نشه ولی واقعا ب کمکتون احتیاج دارم.همه چی از آبان 99 شروع شد یعنی همین چند ماه پیش. من داشتم زندگیمو میکردم که تصمیم گرفتم برای زبان استاد خصوصی بگیرم. تعریف این استاده هم زیاد شنیده بودم. خودش استاد زبان دانشگاه ستاریه و خیلی وجدان کاری داره و تا اگه ببینه ک نمیخونی کنسل ت میکنه و شوخی هم نداره. منم از طریق یکی از اشناهامون باهاش اشنا شدم. خلاصه 14 ابان اولین جلسه م بود. منم چون خیلی شلوغم واقعا خیلی نمیخوندم. و ایشون نه تنها منو کنسل نکرد بلکه پیگیری هم میکرد. یعنی خودش کارایی ک باید میکردمو بهم یاد اوری میکرد و خیلی با حوصله و صبر و محترمانه با من رفتار میکرد. ب حدی ک چند بار خودم توقع داشتم با خاک یکسانم کنه ولی عجیب محترمانه رفتار کرد ک خودم خجالت میکشیدم. خلاصه که 21 اذر ازم خواستگاری کرد و گفت که با تمام وجود عاشقت شدم. نفهمیدم چی شد که نامزد کردیم. واقعا خیلی از لحاظ شخصیتیه جنتلمنه. از ایناییه ک هیچوقت جلوتر از خانوما راه نمیره. و هر بار میریم بیرون در ماشینو برام باز میکنه وهرجا میخواییم بشینیم صندلی و برام میکشه عقب. و ادمیه ک احترام سرش میشه. ولی من از لحاظ ظاهرش خیلی ب دلم نشست. و انقدر سریع همه چی پیش رفت ک نفهمیدم واقعا چیشد. یه بار سر یه موضوعی بحثمون شد مقصر هم من بودم حرفشو اشتباه برداشت کرده بودم و وسایلایی ک این مدت برام خریده بود به علاوه ی حلقه ش رو با مامان و بابام بردم بهش دادم. و حالش خیلی بد بود ب حدی که مامانم اونو دید گریه ش گرفت. ماسک زده بود ک بابام اینا نفهمن چقدر حالش بده. و از شدت بغض هم نمیتونست حرف بزنه. موقع خدافظی هم اشکاشو پاک میکرد همش. وقتی اومدیم خونه مامانم اینا گفتن اهش میگیرتت و.... خودشم پیام داد ک منو دوس نداشتی از اول باید میگفتی وهیچوقت اشک کسیو در نیار و....
من عذاب وجدان گرفتم. بهش ویدیو کال زدم باهاش حرف زدم فقط گریه میکرد و لنز دوربینشو گرفته بود سمت دیوار ک من نبینمش. واقعا دلم براش سوخت و وسایلامو دوباره رفتم پس گرفتم. خودش گفت فردا بیا حلقه تو ببر. ولی واقعا نمیدونم از ته قلبم دوسش دارم یا نه. ب اندازه ی اون قطعا نیست علاقه م. اون میگه من میبینمت ذوق میکنم. کلی ازم عکسای بی هوا داره ک هیچوقت بهم نشون نداده میگه البومش میکنم یه روز بهت میدم. ک من اون شب باعث شدم همه رو پاک کنه. بالا سرش وایسادم نزدیک 1000 تا عکس پاک کرد. واقعا نمیدونم چیکار کنم. شما همه تون از اول عاشق همسراتون بودین؟ یا فقط مثل من دئسشون داشتید و ب مرور عاشقشون شدید؟