یادمه پسر همسایه دوستم که باهم میرفتیم مدرسه دو تا داداش بودن که ما سه تا روشون کراش داشتیم حالا ما بچه مدرسه ایی اوناااا دانشگاهی
یر کوچه صبح می ایستادیم یه روزنامه هم دست می گرفتیم تا سرویس مدرسه بیاد بعد زیرچشمی نگاهشون می کردیم که می رفتن دانشگاه
فکر کن سه تا دختر
سر کوچه
منتظر پسر مردم
فقط یه زنجیر کم داشتیم که بچرخونیم دیگه خود جنس می شدیم
اخی یادش بخیر از پسرا که خبر ندارم ولی الان دو تا دوستام یکی شون رفت فرانسه یکی دیگه شون هم ایران
همیشه میگیم از نوید نواب چه خبر تنها خاطره مشترکی که هر سه باهم داشتیم