من ۳۱ سالمه
بدترین دردها رو تحمل کردم
بدترین سختی ها رو
روزهایی که هر کدوم هزار سال گذشت
و شبهایی که هزار بار با خودم گفتم این شب سیاه کی صبح میشه!
اما فهمیدم لابه لای همین دردها کتاب مورد علاقمو بخونم، فیلم مورد علاقمو ببینم، با دوست مورد علاقه م حرف بزنم، به جای مورد علاقه م سفر کنم...
مگه چند سال جوون و زنده ام که دائم غصه بخورم و نگران باشم؟!؟