به نظدم هنوز خیلی جا داری گلم
کیسات همشون ی مشکلاتی داشتن تهش باز
اینم بگم وضع مالیمون خوبه
بابام شغلش خوبه
داداشمم کار میکنه
مامانمم قبلا شاغل بود اما مریض شد نتونست کار کنه
منم زبانم خوبه میخوام تدریس کنم
عزیزم شما چون خونواده ت حمایتت نمی کنن و بقولت داداشت سختگیره می ترسی ولی مراقب باش این حس عدم امنیت بدتر تو دام نندازدت. حالا داداشت که بیشعوره تو رو ترسونده جرات نمی کنی باهاش درد دل کنی ولی باز با اون دعوات شه بهتره تا پسره کاری دستت بده. خیلیا بخاطر همین ترسا آتو دادن به پسرا و اوضاع بدتر شده خلاصه مراقب باش
آره داداشم خیلی ترسوندتم انقد که داداشم سختگیره بابام نیست
همش سعی میکنه منو خواهر برادرمو چک کنه
مخصوصا الانکه سرمون همش تو گوشیه
اون موقع که باید حواسش میبود نبود
گذاشتن من تل نصب کنم بدبختیام شروع شد
اخه چون بابام همش سرکاره و مامانمم مریضه
احساس مسئولیت میکنه مثلا
کاش به زدن ختم بشه میترسم آبروم تو فامیل بره آخه
خودشم با دخترعممه همه چیو میزاره کف دست اون
دخترعمم و عمم هم که زدن رو دست bbc انقد که خبر میبرن اینور اونور علاوه بر فامیل مادری آبرومم تو فامیل پدریم میره
چون خیلی دهن بین و کوتاه فکرن فامیل پدریم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
