2777
2789
عنوان

تجربه عجیب از مزار شهدا

417 بازدید | 15 پست

من اونروز دانشگاه که نزدیک مزار شهدا هس کارداشتم هی دو دل بودم که برم مزار شهدایا نه انگاری یه چیزی تو درونم میگفت برو ومن رفتم وقتی وارد شدم گفتم خدایا من رو ببر سر یه شهیدی ومن از عکس یه شهید خوشم اومد نشستم باهاش حرف زدم وشد دوست شهیدی من هی میگفتم که منم مثه دختر تو ...از تو حاجتم رو میخوام وگفتم وعکس انداختم که اسمش رو یادم نره موقع برگشتن به عکس نگاه کردم دیدم  هم ماهی هستیم وشب گفتم یه سرچ بکنم ببینم این شهید داستانی داره یانه دیدم اصلا فرزندی نداشته ...ومن بهش میگفتم مثه دخترتو از این به بعد دخترتوهم هستم

اون شب یه لحظه داغون شدم موهای بدنم سیخ شد از این تجربه باورنکردنی

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

چ جالب

من به دستان خداخیره شدم معجزه خواهد کرد🌹اللهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل الفرجهم 🌹 خدایادستاموبگیربه حضورت ودستای گرمت بیشتراز همیشه نیازدارم کمکم کن(تیکرآرزوم تموم شد ولی به آرزوم نرسیدم خداشکرت😔💔)
یعنی من اون شب فهمیدم که شاید اون شهید کسی رو نداشته بیاد سر مزارش شاید خدا کاری کرده که من بشم جای ...

افسرده اي چيزي نيستي اصلا عادي نيست بشيني الكي براي كسي نديده ونشناخته گريه كني 

چي بگم ؟؟؟چه توهمي داريد اما باور كردني بود 

مامانم میگه دلت پاکه 

من اون شب فهمیدم که شاید اون شهید کسی رو نداشته بیاد سر مزارش شاید خدا کاری کرده که من بشم جای فرزندش وبهش سر بزنم واونقدر گریه کردم

افسرده اي چيزي نيستي اصلا عادي نيست بشيني الكي براي كسي نديده ونشناخته گريه كني 

شاید برا من عجیب بوده برا شماها نه 

افسرده نیسم خیلیم دختر سرحال وخوش خنده هستم 

ولشون کن اینا حالیشون نیست

دقیقا ... الان همشون میگن ساخته ذهنش وهست وفلان ...والا بیکار نیسم بشینم ساخت فانتزی بکنم ... این اتفاق عجیب بود برام خواستم در میون بزارم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز