خیلی میترسیدم که نکنه شوهرم درظاهراین باشه بعدعقدباطن واقعیشونشون بده.ولی دیدم نه آقامون کلافرشتس😍😍😎😎😎🤗🤗🤗🤣🤣😂😂😂😂😂
احساس مکردم قله اورست رو فتح کردم 😐
منکه یک عدد سینگلم ولی اطرافیانم انگار ترسیده بودن😁
استرس و حالت تهوع😂اولاش بود خب.
بعدش عالییی
اصلاخوشحال نبودم
من ک نفسم بالا نمیومد انقد گریه کردم کله صورتم ورم کرده بود شوهرم هر کار میکرد ساکت نمیشدم بد ۸ سال بهش رسیدم باورم نمیشد همش فک میکردم ی چیزی میشه بهم میخوره
رو ابرا سیر میکردم،هیچ وقت اون حسو یادم نمیره
مث الان من هرروز عاشقترم
خوشحال بودم که بعد پنج سال دارم بهش میرسم اما خانوادشو خانوادم از دماغمون در اوردن حتی توی محضر هم فتنه انداختن تا خرابش کنن
منم دلم‌میخاد تجربه کنم😔😔
بی حس بودم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
