2777
2789

بچه‌ها خسته شدم از بس هر روز یا یه روز درمیون یا مادرشوهرم یا خواهرشوهرم میان اینجا.

هرموقع هم هر کاری دارن درو که باز میکنم سرشونو میندازن پایین میان توو

بابا شاید من لختم توو خونه، وایمیسم جلوی درم یه مکث میکنن نگاه میکنن میان توو

نه میپرسن کار داری نداری

انقدرم بیشعورن مثلا میگن چیکار میکنی؟ میگم دارم درس میخونم میان میشینن درس خوندنمو نگاه میکنن😕

دیوونم کردن

شوهرمم میگه توقع نداشته باش بهت خبر بدن بیان!

شما در چه وضعیتی هستید؟

به نظرتون راهی هست؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

قبلا بودیم 

ولی این مشکل رو نداشتیم

اگه جواب بی ادبیتو نمیدم به این دلیل نیس که جوابی ندارم به این جمله اعتقاد دارم که هیچگاه باخوک کشتی نگیر زیرا تولجن مال میشوی واو لذت میبرد وگرنه جواب واسه امثال تو فراوونه🙌🙌🙌

من برام مهم نیس 😆😆😁

🙄چرا برا من مهم نیس 

من فقط دوست دارم شوهرم کارتو بهم بده 😂😂

هر چی دوست دارم بخرم مهربون باشه دیگه بقیش حله

خانواده شوهر مثل خانواده خودمن😌😌

اگه خدا بود ما این همه درد نمیکشیدیم 🫠
یعنی میخواستن بیان بهت زنگ میزدن؟

نه

کلا رفت و آمد نداشتیم

اگه جواب بی ادبیتو نمیدم به این دلیل نیس که جوابی ندارم به این جمله اعتقاد دارم که هیچگاه باخوک کشتی نگیر زیرا تولجن مال میشوی واو لذت میبرد وگرنه جواب واسه امثال تو فراوونه🙌🙌🙌
من برام مهم نیس 😆😆😁 🙄چرا برا من مهم نیس  من فقط دوست دارم شوهرم کارتو بهم بده 😂😂 هر چی ...

متاهلی؟

اگه جواب بی ادبیتو نمیدم به این دلیل نیس که جوابی ندارم به این جمله اعتقاد دارم که هیچگاه باخوک کشتی نگیر زیرا تولجن مال میشوی واو لذت میبرد وگرنه جواب واسه امثال تو فراوونه🙌🙌🙌

مشکل من فرق گذاشتن بی شدازحد مادرشوهرمه داماداش هارومیزاره رو سرش حلوا حلوا میکنه ب من که میرسه انگار بیست وچهارساعته پیششم تازه یعتی تک عروسم هستم خیرسرم

استارتر عزیزی ک از ما نظر میخوای حداقل ی لایکی چیزی نشون بده نظرمون رو خوندی😐😐😐😐😐

نزدیکیم، 5 دقیقه فاصله میشه گفت تو یه محلیم. مادرش اینا اصلا نمیرن خونه‌ بچه ها... بیشتر دعوت میکنن. ولی خواهرش میومد یه سره 😐✌️ منم مشکلی نداشتم با اومدنش چون غذا و میوه وشیرینی همه چیو می اورد. ولی سر زده و با سه تا بچه میومد اذیت میشدم گاهی مریض بودم وکلا ادم کوالایی ام نمیتونم اکتیو باشم. خلاصه ک مهمونی ام می‌گرفت مثلا میگفت همه بیان خونه ما یعنی خونه من خودش غذا میذاشت و همه میومدن خونم خخخت دیگه بعد سال‌ها بحثم شد با همسرم اونام دخالت کردن چندماهی هست ندیدمشون 

یه جایی خوندم که می‌گفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم.      همیشه آخرش خوبه،اگه بد بود بدون  آخرش نیست      وقتی که تو رفتی و لبت نیست،به قرآن                       لنگ است بساطِ قم و این صنعتِ سوهان                    از روی لب توست که در حاشیه قم/هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش 😍😍😍🤪🤪                             چشم هایت عقیق اصل یمن /گونه هاقاچ سیب لبنانی /تو بخندی شکسته خواهد شد /قیمت پسته های کرمانی 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792